معبد آناهیتا

با شنیدن یا دیدن کلمات « معبد آناهیتا »، بنای تاریخی که در شهر کنگاور واقع شده به نظرمان می رسد. کنگاور در استان کرمانشاه قرار دارد. واقعیت این است که معبد آناهیتا در چند نقطه از ایران وجود دارد. از جمله در استان فارس شهرستان کازرون و شهر تاریخی بیشاپور، که به شکل مکعب و اضلاع تقریبی 14 متر قرار دارد. و یا معبد آناهیتا در استان کرمان، شهرستان رفسنجان، بخش خنامان و روستای حسین آباد. علاوبر آن معبد آناهیتا ی دیگری در استان اذربایجان غربی، شهرستان تکاب، بخش تخت سلیمان قرار دارد. معبد آناهيتای تکاب که سمبل ستايش آب است، شباهت فراواني به معبد آناهيتا در بیشاپور کازرون دارد. تصویری از معبد آناهیتا تکاب، بخش تخت سلیمان که در دل آثار باستانی مجموعه تخت سلیمان قرار دارد را مشاهده می نمائید:

تکاب، معبد آناهیتا

+++

تکاب، معبد آناهیتا

تصویر تخت سلیمان

تصویر زیر مجموعه تخت سلیمان تکاب، آثار باستانی و دریاچه تخت سلیمان یا خسرو را هم به زیبایی نشان می دهد.

 

تخت سلیمان تکاب

تصویر تخت سلیمان

تصویر تخت سلیمان تکاب

 

تخت سلیمان تکاب

تصویر تخت سلیمان

تصویر دریاچه تخت سلیمان یا دریاچه خسرو تکاب

 

ایران تکاب تخت سلیمان

گوله گوله و گورگور-کوه بلقیس یا هاچا داغی

مدتی است که اهالی دلسوز روستای گوله گوله و روستاهای اطراف برای نجات محیط زیست تلاش می کنند به امید اینکه این تلاشها و پی گیریهای عزیزان نتیجه دهد و موفق شوند تا طبیعت زیبای منطقه گوله گوله، گورگور، تخت سلیمان و ... را نجات دهند که به آنها خسته نباشید و دست مریزاد عرض می نماییم .

متن زیر عیناً از سایت هیأت کوهنوردی آورده شده است.

می دانید چشمه آسمانی  گور گور روستای گوله گوله در کنار قورد تپه قلب بلقیس و منطقه حفاظت شده میراث جهانی تخت سلیمان هستند سالهاست ترس و لرز تخریب این منطقه باشکوه خواب را از چشمان کوهنوردان و دوستداران واقعی محیط زیست ربوده بود آن جاده کشیهای بیرحمانه از همه جا بلقیس را مجروح نشان می داد باید حدود 20 سال بلقیس را با اکنون مقایسه کنی و ببینی چه بلایی برسرش آمده است!

هزار مرتبه شکر به در گاه ایزد منان که در سایه الطافش و تلاشهای دوستان به تمام معنا ایثارگر که از منافع شخصی خویش گذشتند و سلامتی و بقای منطقه گوله گوله تکاب تا صاندیق سیندیران و بلقیس را سبب شوند و یک بار هم که شده نسل های آینده از ما به نیکی یاد کنند از همه عزیزان و دادستان محترم تکاب و همه  دلسوزان به قانون و حفاطت مناطق طبیعی و فرهنگی نهایت سپاس و امتنان را داریم و امیدواریم شیرینی این پیروزی برای همیشه در کامهای اهالی منطقه جاودان بماند؛ منطقه ای که از سال های خیلی خیلی دور مورد توجّه ویژه عاشقان نعمات خداوند بود. گوله گوله و گور گور سحر آمیز،40 بولاغ و صاندیق سیندیران سربلند سالم ماندنتان و فرح بخشی و حیات بخشیتان به ما انسانهای بدبخت مبارک! امیدکه اهالی روستای آقدره و زره شوران، بلوز و گچی قالاسی، گنبد و برنجه و اغولبیک و یولقون آغاج و ... از زیر چکمه متجاوزان به قانون و طبیعت رهایی یابند.

بلقیس_تکاب

------

بلقیس_تکاب

------

بلقیس_تکاب

جایگاه دینی آذربایجان (ساسانی)

   آذربايجان يکی از مراکز مهم سياسی و دينی در طول تاريخ ايران، به‌خصوص ايران باستان بوده است. به دنبال روی کار آمدن دولت دينی ساسانی، آذربايجان مانند فارس از جايگاه دينی ممتازی برخوردار گرديد؛ به‌طوري‌ که پادشاهان ساسانی هنگام تاج‌گذاری با پای پياده به زيارت آتشکده آذرگشسب در آذربايجان (تکاب امروزی) می‌رفتند و در هنگام تصميم‌گيري‌های سخت به‌ویژه در زمان جنگ، برای به‌جا آوردن آداب نيايش و نذرونياز به آنجا مراجعه می‌کردند. به ديگر سخن، با قرار گرفتن آتشکده آذرگشسب (تکاب امروزی) در آذربایجان، این سرزمین به موازات سرزمین پارس به یکی از پایگاه‌های مهم دینی و نمادی از اتحاد و يگانگی دين و دولت در دوره ساسانيان تبدیل شده بود.
    با توجه به قرارگرفتن یکی از سه آتشکده مهم دوره ساسانی، یعنی آذرگشسب در آذربایجان (تکاب امروزی) - که آن را تبدیل به مکانی مقدس و زیارتگاهی برای شاهان، بزرگان وروحانیان زرتشتی کرده بود- بر آنم تا با استفاده از اسناد، شواهد تاريخی و به‌کارگیری شیوه‌های پژوهش‌های تاریخی، جايگاه دينی آذربايجان در دوره حکومت دینی ساسانیان را تبیین کنم.

ادامه نوشته

سیر تاریخی تخت سلیمان (ایلخانیان)

    هر چند آتش آذرگشسب پس از شکست جنگ آورانش تا اوایل سده ی دهم میلادی هم چنان پابرجا و مورد احترام بود ولی تخت سلیمان با سقوط ساسانیان اهمیت خود را از دست داد. عباسیان در کنار آتشکده یک محوطه ی مسکونی قدرتمند ایجاد کردند و به تدریج به تک تک بناهای آتشکده نیز رسوخ کردند. کاشی هایی از حکومت های مختلف پس از اسلام بر روی تخت به دست آمده است. این محوطه ی مسکونی چنان مستحکم بوده که در زمان سلجوقیان کاشی هایی را در این مکان می ساختند. همچنین از دوران سلجوقی نشانه های مهاجرت شدید ترکان به این محل به دست آمده است. در زمان ایلخانیان این مکان «ستوریق» نامیده می شد و در سال 1270 میلادی به دستور ایلخان آباقاخان که مقرش در مراغه بود سکنه ی تخت سلیمان رانده شدند و تخت سلیمان تبدیل به اقامتگاه تابستانی ایلخان و محل کاخ شکار او شد. در آن زمان هنوز بخشی از بناهای دوران ساسانی وجود داشت و با وجود تخریب زیاد آن چنان در خور توجه بودند که مالکان جدید این سرزمین تأسیسات خود را در موارد بسیاری کاملاً منطبق بر معماری پیشین ساختند. در این دوره درب اصلی در جنوب تخت سلیمان بود و فرد پس از گذشتن از دو میان سرای، که احتمالاً محل زین کردن اسب ها بوده به ایوان جنوب دریاچه که به عنوان سرسرای ورودی استفاده می شد، می رسید. هر دو سوی ایوان جنوبی متّصل به رواق های ساده ای بود. در غرب دریاچه در پشت رواق ها ردیفی از اتاق های عریض قرار داشتند که نخستین آنها یک بنای چهار ایوانی بود؛ یک میان سرای چهارگوش که در هر سمت آن یک ایوان و در گوشه هایش اتاق های جانبی قرار داشته است. چهار ایوانی که مؤثر از معماری سلجوقی است شکل کلی بناهای ساخته شده در آن دوران بر روی تخت است.

دیوارهای چهارایوانی تخت سلیمان، بیشتر به گچ کاری و کاشی کاری مزیّن بوده و کف آنها سنگفرش شده است. جالب ترین بنای غرب دریاچه، بنایی 12 گوش با سقفی گنبدی شکل است که تنها راه ورودی آن سمت جنوب و از داخل یک راهرو بوده است. این بنا احتمالاً حرم سرای ایلخان مسیحی بوده که از طریق رواق ها به ایوان غربی راه داشته است. ایوان غربی ایلخانی در گوشه شمال غربی دریاچه بر روی ایوان غربی ساسانی بنا شده است، اما این بار بسیار مرتفع تر با سه تاق بر بالای هم.
این مکان محل سکونت ایلخان بوده است. در دو طرف ایوان مکان هایی جهت نشستن ایلخان تعبیه شده که در آن قسمت ها کاشی های زرین فام با نقش اژدها و سیمرغ در رنگ های آبی و فیروزه ای دیده می شود.
در پشت ایوان تالار پهنی با سقفی از چوب بوده که از راه درهای کناری می توان به دو اتاق هشت گوش وارد شد. اتاق هشت گوش شمالی با کاشی کف پوش شده و در دور تا دور دیوارهای اتاق، نشیمن گاه هایی قرار داشته است. نشیمن گاه ها با کاشی تزیین و در بالای آنها گچ بری هایی منقوش، قرار داشته و احتمالاً اتاق نشیمن ایلخان بوده است.
در اتاق هشت گوش جنوبی، با استفاده از دیوارها و درهای داخلی اتاق های کوچکی ساخته که احتمالاً اتاق خواب بودند. تزئینات این اتاق بسیار پرمعنا و حتی در گچ کاری ها از اشعار فارسی استفاده شده است.
سمت جنوبی ایوان پلکان مارپیچی بوده که با استفاده از آن به طبقه دوم کاخ می رفتند. طبقه ی دوم از دو سمت به سوی دریاچه تخت سلیمان باز می شده و محل مطلوب بادخیزی را برای نشستن عرضه می کرده است. در پشت بناهای غرب دریاچه، به صورتی کاملاً مجزا یک بنای چهارگوش با سقفی گنبدی از چوب قرار داشته که مورد استفاده این بنا معلوم نیست.
از بناهای شمال دریاچه تخت سلیمان در دوران ساسانی تنها اتاق آتشگاه باقی مانده اما با این وجود می توان گفت که معماری بناهای این قسمت زیر تاثیر بسیار معماری ساسانی بوده است. اتاق آتشگاه در این زمان با استفاده از تاق های بر روی هم تبدیل به بنایی دو طبقه شده، که طبقه ی بالایی آن احتمالاً تالار رسمی بارعام بوده و پلکان اصلی آن در محور ایوان قرار گرفته بوده است.
فضای داخل ایوان متصل به تالار بارعام با استفاده از سقفی چوبین، هم سطح با سقف طبقه ی نخست قرار گرفته و از اتاق پشت آن، محل دلباز بلندی مشرف بر دریاچه تخت سلیمان ایجاد شده است. به دو طرف ایوان رواق هایی متصل بوده و پشت رواق های شرقی بنایی به همان شکل بناهای تخت سلیمان وجود دارد.
درشرق ایوان شمالی یک آرامگاه مربوط به پیش از دوره ایلخان قرار دارد. به جز تاسیسات گفته شده در شمال شرقی آتشکده، کارگاه های پخت سفال قرار داشتند که قسمت اعظم کاشی های استفاده شده در بناها و ظروف سفالی بدون لعاب را تولید می کردند. در کارگاه ها انواع مختلف اجاق و کوره وجود داشته یک نوع خاص کوره که نمونه هایی از آن در این جا به دست آمده کوره ای است که بین مخزن آتش و مخزن پخت آن دریچه معمول برای انتقال حرارت وجود نداشته بلکه حرارت از مخزن آتش به وسیله پنج دهانه ی تاقدار به کانال دایره شکلی هدایت می شده و از آنجا به مخزن پخت جریان می یافته. بدین ترتیب سفالینه های نقاشی شده با دود تماس پیدا نمی کردند. در مخزن پخت با استفاده از استوانه هایی از گل رُس طبقاتی برای چیدن ظروف آماده برای پخت ایجاد شده است.
پس از مرگ آباقاخان، بناهاى کاخ شکار مجموعه تخریب و بلافاصله در اواخر همان دوره در اطراف دروازه شمالى تخت سلیمان شهرکى با بناهاى عام المنفعه همچون بازار، مسجد، حمام، کارگاه هاى صنعتى و حتی تعدادى منازل مسکونى و در قسمت بیرونى نیز قبرستان ساکنان شهرک مذکور شکل گرفت. پس از صفویه این مکان خالی از سکنه می شود و اهالی بومی که اطلاعی از تاریخ آن نداشتند به تصور آن که این شکوه و جلال تنها می تواند متعلق به حضرت سلیمان باشد نام تخت سلیمان را بر روی آن نهادند و خود را موظف به حفاظت و مراقبت از این جایگاه مقدس کردند.

دریاچه تخت سلیمان یا خسرو

مقاله چاپ شده در نشریه :

هفت صبح - ۱۹/۸/۹۰ - علی ترک قشقایی - مؤسسه فرهنگی ارتباط پویا:

 -----

دریاچه_خسرو/دریاچه_سلیمان

آتشکده آذرگشسب (ساسانی)

آتشکده ی آذرگشنسب یکی از سه آتشکده ی بسیار مهم ایران در زمان ساسانیان بود.
آذرگشنسب (آتش شاهی یا آتش سلحشوران) حافظ جنگجویان بوده و به عنوان نماد وحدت کشور از احترام والایی برخوردار بوده است. آن چنان که پادشاهان ساسانی پس از تاج گذاری از تیسفون پیاده به زیارت آن می رفتند و از غنایم جنگی خود هدایای بسیاری به آن تقدیم می کردند.
« آذرگشسب » به معنی «آتش اسب نر است» و بر پایه ی افسانه های ایرانی دلیل نام گذاری این است که کیخسرو بهنگام گشودن بهمن دژ در نیم روز با تیرگی شبانه که دیوان با جادوی خود پدید آورده بودند روبرو شد. آنگاه آتشی بر یال اسب وی فرود آمد و جهان را دیگر باره روشن کرد و کیخسرو پس از پیروزی و گشودن بهمن دژ، به پاس این یاوری اهورایی، آتش فرود آمده را آنجا بنشاند و آن آتش و جایگاه به نام آتش اسب نر (گشسب یا گشنسب) نامیده شد.
هرچند بررسی های تاریخی، شروع به ساخت آتشکده را زمان پیروز اول ساسانی در اواسط سده ی پنجم میلادی نشان می دهند.
بنای نخستین از خشت ساخته شده است و طرح آن چنان کامل بوده که جایگاه بناهایی که بعدها در این مجموعه ساخته شد از ابتدا در نظر گرفته شده بوده است. در جریان قیام مزدکیان این مکان مورد بی توجهی و بی اعتباری قرار گرفت. اما پس از سرکوب قیام یک نوسازی همه جانبه آغاز شد و خسرو اول (خسرو انوشیروان) در سال 529 میلادی آتش شیز را از آتشکده ی شیز در شیز قدیم (احتمالا آبادی لیلان امروزی) به این مکان منتقل کرد و از آن پس این مکان که شیز نامیده شد [ تلفظ شیز به پهلوی گنزک است که این نام بر گرفته از دریاچه ی چیچست (ارومیه) می باشد ] نماد وحدت ملی و یکسان سازی دین کشوری گشت.
مصالح استفاده شده در بناهای این دوره ترکیبی از سنگ و خشت بوده است . در سال 627 میلادی و در زمان خسرو پرویز، در جریان لشکرکشی هراکلیوس امپراتور بیزانس آتشکده غارت و ویران شد. هرچند که برطبق گفته های ابودلف آتش آذرگشنسب تا سده ها پس از این تخریب هم چنان روشن ماند.

  شیز که شهر اجرای آیین های مذهبی - حکومتی بوده حصاری عظیم از سنگ و ساروج به شکل بیضی با دو دروازه داشته است. حصار به 38 برج و راهرویی دفاعی جهت دسترسی به اتاقک این برج ها تجهیز شده بود. در زمان ساسانیان راه اصلی ورود به شیز دروازه ی شمالی بوده است. نکته مبهم در معماری دروازه ها نحوه ی بسته شدن آنهاست؛ زیرا آنها فاقد هرگونه حایل برای در هستند هم چنین هیچ جایی برای پاشنه ی در، در آنجا به دست نیامده است. زائران پس از عبور از دروازه ی شمالی روبروی خود دیواری را می دیدند با ارک های نیم دایره ای که تمام تأسیسات داخلی را دربر می گرفت. این حصار داخلی چهار دروازه به خارج داشت و گذرگاهی طاق دار به این دیوار متصل بود که از راه این دالان بخش های مختلف داخلی با یکدیگر در ارتباط بودند. پس از عبور از دروازه ی شمالی این حصار داخلی که به شکل یک اتاقک مستطیل شکل بوده زائران وارد حیاطی بزرگ می شدند که توسط سرسراهای ستون دار احاطه می شد. در جنوبِ میان سرای (حیاط) یک ایوان قرار داشت که با عبور از آن زائر وارد بخش اصلی آتشکده آذرگشسب شده و آن دالانی بود که آتشگاه را احاطه می کرد. آتشگاه، چهارتاقی آجری بوده با سقفی گنبدی.  زائر می توانست در دالان پشت نرده های باریکی بایستد و مراسم نیایش را مشاهده کند. در میانه ی کف چهارتاقی یک گود چهارگوش به عمق هشت ردیف آجر وجود داشت که محل قرار گرفتن آتشدان بود. هم چنین در این اتاق چهار سکو از سنگ ماسه جهت قراردادن برسم و نیز تعدادی میز یا نیمکت از آجر برای آماده کردن مخلفات مربوط به نوشابه ای که در مراسم نیایش نوشیده می شد وجود داشته است. موبدان در کنار آتشدان دهان خود را می بستند تا آتش را با نفس خود آلوده نسازند و نیز دستکشی به دست می کردند تا چوب های از قبل تطهیر شده را که با انبر روی آتش قرار می دادند، آلوده نکنند. این مراسم همراه با خواندن سرودهای اَوِستای کهن و متن هایی از تعالیم زرتشت بوده است. در جنوب دالان زائر می توانست از طریق ایوان جنوبی به کنار دریاچه راه پیدا کند.

   دریاچه تخت سلیمان را تالارهای ستون دار دربرگرفته و فضایی مانند حیاط مسجد جامع اصفهان را ایجاد کرده بود که تصویر این بناسازی دور دریاچه را در حاشیه ی ظرف بُرُنزی معروف ساسانی در موزه هنرهای اسلامی برلین می توان مشاهده کرد. در شمال دریاچه، سه ایوان در شرق و غرب و مرکز وجود داشت که در جنوب آن احتمالا یک ایوان بوده ولی آثار آن از بین رفته است. گمان می رود تخت تاقدیس (تخت معروف خسرو پرویز) برحسب این که خورشید برای یک اقامت مطلوب در چه موقعیتی قرار داشته در یکی از این سه ایوان قرار می گرفته است. در واقع برخلاف نوشته ی ابودلف، تخت قابل چرخش نبوده است بلکه با اسب به موقعیت مناسب برده می شده است. بناهای مجموعه ی شمال دریاچه به دو قسمت اصلی تقسیم می شدند که دالانی آنها را از هم جدا می کرد. بخش غربی این مجموعه یا آتشکده ی مغا، بجز بخش هایی که ذکر شد شامل این قسمت ها نیز بوده است : چهارتاقی چلیپا مانند که به دالان دربرگیرنده ی چهارتاقی وصل بوده است. درباره آن دو حدس وجود دارد، یکی این که «یزشن گاه» یا محل نگهداری آتش زمانی که در معرض دید نیست بوده و دیگر آن که مکان مقدسی در ارتباط با پرستش آب بوده؛ زیرا که پرستش آتش رابطه ی نزدیکی با پرستش آناهیتا، ایزد آب داشته است. در مرکز کف این چهارتاقی سکویی از آجر ساخته شده است. که هم می توان فرض کرد که در چهارگوشه ی آن آتشدان های سنگی قرارداشته و هم شباهت بسیاری با حوض دارد مخصوصا که درزهای آن رسوب گرفته اند. هرچند در سمت راست میان سرای ورودی مجموعه ی بزرگی از اتاق ها به دور یک فضای مرکزی مربع شکل قرار گرفته که احتمال بیشتری دارد که نیایشگاه آناهیتا بوده باشد. فضای مرکزی این مجموعه، اتاقی دارای هشت ستون بزرگ است که توسط دالان پهن تاقداری پیرامون شده است. در میان این فضا یک سکوی چهارگوش شکل وجود داشته و احتمال دیگری برای کاربرد این مجموعه داده می شود و کاربرد آن به عنوان انبار چوب های روشن نگهدارنده ی آتش مقدس در زمستان است. در چهارتاقی چلیپایی، اتاق هایی با رف (طاقچه) هایی در دیوارها دیده می شوند و احتمالا آنها خزانه های آتشکده بوده است؛ باغ هایی نیز وجود داشته است که از ترکه های درختان آن برسم تهیه می کرده اند.

 

تخت سلیمان چشم به راه تماشا

طبیعت تکاب به نقل از :

نشریه ایران - مقاله - پریا خداقلی زاده - ۲۵ اردیبهشت ماه ۱۳۹۰

 همه چيز براي انتخاب اين مقصد هيجان انگيز بود. از چهارمين اثر ثبت شده در يونسكو گرفته تا افسانه ها و داستان هاي عجيبي كه مي توانست وسوسه رفتن و از نزديك ديدن را براي هر كسي دو چندان كند. مقصد يا حالاديگر بهتر است بگوييم مسير پرجاذبه اي كه تجربه آن تنها يك سفر نبود، بلكه تركيبي از كوهپيمايي، پياده روي و طبيعتگردي، بازديد تاريخي، غارنوردي و ده ها تجربه جديدي بود كه جذابيت منطقه را دوچندان مي كرد.
    البته روزي كه تخت سليمان را به عنوان مقصد توريستي انتخاب كرديم هيچ فكر نمي كرديم با يك تير ده ها نشان بزنيم. آن هم نشان هايي كه بدون اغراق جزو تجربه هاي متفاوت سفرهايمان خواهد شد. براي رسيدن به مجموعه عظيم تخت سليمان كه در 45 كيلومتري شمال شرقي شهرستان تكاب در استان آذربایجان غربی واقع شده است؛ از مسير تهران – قزوين به طرف زنجان حركت كرديم. انتخاب اين مسير گذشته از تمام جاذبه هايي كه در ادامه پيش رويمان قرار داد، فرصت بازديد از بزرگترين گنبد آجري جهان را هم ايجاد كرد. قبل از رسيدن به زنجان توقف كوتاهي كرديم و از نزديك به تماشاي يكي ديگر از «ترين» هاي ايران و به راستي نمونه خارق العاده هنر و معماري ايراني – اسلامي يعني گنبد سلطانيه رفتيم.
    تقريباً 50 كيلومتر بعد از ابهر زماني كه از سمت غرب وارد بخش كوچك سلطانيه مي شويم، براي پيدا كردن بزرگترين گنبد آجري جهان كه به كليساي مريم مقدس فلورانس هم فخر مي فروشد، نيازي به پرس وجو نيست چرا كه از همان ابتداي مسير گنبد عظيم و فيروزه اي سلطانيه به هر مسافر و تازه واردي خوشامد مي گويد. به راستي براي درك بعضي از عظمت ها هيچ وصف و توصيفي به اندازه چشمان نظاره گر آدم را ياري نمي كند.
    اين گنبد عظيم و چشم نواز كه بيش از 300 سال قدمت دارد و به دستور سلطان الجايتو ساخته شده، بلندترين گنبد جهان است. گنبد سلطانيه در زمان ساخت بلندترين ساختمان جهان بوده و حتي از برج هاي بلندي مثل امپاير استيت بيلدينگ نيويورك، مركز ارتباطي تورنتو و برج كوالالامپور هم بلندتر بوده و امروز با ارتفاع 5/48 متر پس از كليساي مريم مقدس و مسجد اياصوفيه استانبول سومين گنبد بزرگ جهان و اولين گنبد آجري به لحاظ استفاده و به كارگيري آجر در ساخت محسوب مي شود. گنبد سلطانيه در سال 1384 به عنوان هفتمين اثر ملي ايران در فهرست ميراث جهاني يونسكو به ثبت رسيده است. اگرچه اين بناي حيرت آور در نگاه اول چشم هر بيننده اي را خيره مي كند اما به محض ورود به ساختمان سلطانيه و روبه رو شدن با حجم انبوهي از داربست هايي كه از پيكر ديوارها بالارفته بخش اعظمي از هيجان و حيرت بازديدكنندگان با تعجب روبه رو مي شود، تعجب از اين موضوع كه چرا كار مرمت و احياي چنين بناي باشكوهي بايد بيش از 50 سال به طول بينجامد! بعد از گشت كوتاهي در زنجان و روستاهاي اطراف كه هر كدام جاذبه هاي فراواني دارد و براي لذت بردن از آن بايد با فرصت كافي و مختص زنجان به اين شهر سفر كرد، از مسير دندي به سمت تخت سليمان و تكاب حركت كرديم. سراشيبي مسير شهر دندي جاده اي پرخم و پيچ در دل دشت هاي وسيع دامنه زاگرس است كه طبيعت سرسبز و زيبا به اضافه بكر بودن مسيري كه شما را با خود به ارتفاع باورنكردني مي برد، همه چيز را براي لذت بردن مسافر از مسير فراهم كرده است. علاوه برآن دندي يكي از شهرهاي معدني كشور است كه به دليل جا دادن معادن مختلف در خود بيشتر چهره اي صنعتي به خود گرفته و ورود مسافران و گردشگران را به منطقه با كندي قابل توجهي مواجه كرده است. پس از پشت سر گذاشتن جاده دندي كه به راستي مسير بكر و پرجاذبه اي بود و شايد تا قبل از آن، نمونه اي حتي شبيه به آن را هم در هيچ مسير ديگري نديده بوديم. دشت هاي وسيع و سرسبز كه ظرف مدت كوتاهي با پيچ و خم جاده به زير پا مي رفت و در ارتفاعات بالاتر دامنه هاي سرسبزي كه هر لحظه وسيع تر مي شد به كمك هواي مه آلودي كه دشت را محاصره مي كرد جلوه بي نظيري به مسير بخشيده بود.
    پس از پشت سر گذاشتن مسير يك ساعته جاده دندي به محوطه تاريخي تخت سليمان رسيديم. جايي كه گذشته از تمام تعريف ها و اسطوره هايي كه از آن به گوش مي رسد و گذشته از اين كه چهارمين اثر ثبت شده كشور در يونسكو است بايد به تماشاي آن رفت تا از نزديك قدم به شاهراه چاكرا هاي زمين گذاشت.
    به گفته كارشناسان و انرژي درمانان ، بزرگترين چاكراي زمين كه انرژي از آن ساطع مي شود، درست در محل درياچه حيرت آور تخت سليمان واقع شده است.
    برخي هم معتقدند شهر تاريخي شيز (زادگاه زرتشت) همين تخت سليمان كنوني است كه بعدها به دلايل مختلف مانند فوران كوه هاي آتشفشاني اطراف مدفون شده است.
    مجموعه تخت سليمان شامل درياچه اي هميشه خروشان كه حاصل يك چشمه آتشفشاني است، برج و باروي سنگي، چهار طاقي آتشكده آذرگشسب (آتشكده پادشاهان و جنگاوران)، نيايشگاه آناهيتا، كاخ هاي دوران ساساني و ساختمان هاي مربوط به سلاطين ايلخاني مي شود.
    درباره درياچه عجيب و شگفت انگيز تخت سليمان روايت ها و گمانه زني هاي مختلفي وجود دارد و ازجمله معروف ترين آنها اين است كه اين درياچه با عمق 112متر و قدمت دو ميليون سال محل مقدسي براي ريختن گنج ها و ثروت پادشاهان مختلف به عنوان نذر درون آن بوده است. به اعتقاد برخي از كارشناسان هم نذر معروف كوروش پادشاه هخامنشي به عنوان نذر پيروزي درون اين درياچه سالها است با خيال آسوده از در امان بودن آرميده است. تقريباً مي توان گفت دسترسي، شنا، غواصي و حتي به كارگيري تجهيزات براي رسيدن به كف درياچه غيرممكن است. به دلايل مختلفي مانند عمق بي نهايت، املاح زياد و فشار حاصل از حفره آتشفشاني و شايد هم به اعتقاد محلي ها به علت طلسم اين درياچه، امكان دسترسي به داخل آن وجود ندارد و همين نكته گمانه زني ها در مورد گنج بي نهايت كف درياچه را قويتر مي كند. اما گذشته از تمام روايت ها و قدمت تاريخي تخت سليمان، فضاي عجيبي كه در اطراف درياچه و محوطه وجود دارد حس و حال عجيبي به گردشگران و هر كس كه براي تماشاي اين محوطه بكر آمده باشد منتقل مي كند. حتي فكرش هم خيال شيرين و دل انگيزي است. قدم زدن در جايي كه مي گويند زادگاه زرتشت است، دوميليون سال قدمت دارد، درياچه اي دارد با عمق 112متر كه با وجود دو خروجي آب، هيچ گاه آبش خشك يا حتي كم هم نمي شود، يكي از بزرگترين نيايشگاه ها و آتشكده هاي دوران ساساني است و از همه مهم تر محل تلاقي انرژي هاي نيك زمين است. تخت سليمان مجموعه اي عظيم، فوق العاده و متنوع است كه هيچ تماشاگري از نظاره آن پشيمان نخواهد شد.
    اما اين تمام شگفتي هاي اين منطقه نيست، در سه كيلومتري غرب تخت سليمان كوه مخروطي عجيبي وجود دارد كه در نگاه اول به دليل ظاهر غيرعادي توجه مسافران را به خود جلب مي كند. اين كوه مخروطي كه هزاران سال پيش بر اثر فوران آتشفشان به وجود آمده به زندان سليمان يا كوه شيطان شهرت يافته است. اگر مسافر اين منطقه شديد حتماً مسير كوتاه اين كوه را طي كنيد تا به لبه حفره اين آتشفشان خاموش برسيد و يكي از شگفت انگيزترين دهانه هاي آتشفشاني خاموش را از نزديك تماشا كنيد.
    براي ادامه اين سفر هم گذراندن ساعاتي كوتاه در مجتمع آبگرم و حركت به سمت تكاب و بازديد از مسجد تاريخي اين شهر و غارهاي شگفت انگيز اطراف پيشنهاد مناسبي است. تخت سليمان چهارمين اثر ثبت شده در يونسكو است، قدمت غيرقابل تخميني دارد، شگفتي ها و تنوع جاذبه هايش بي شك دل هر بازديدكننده اي را با خود همراه مي كند اما با وجود تمام اين جاذبه ها سالهاست به دليل محروميتي كه حاصل بي غمي و نگراني برخي ها در منطقه است در سكوت هميشگي خود چشم به راه ديده شدن به انتظار نشسته است. انتظاري طولاني كه حتي گذر زمان هم مرهمي بر آن نمي شود. شايد قبل از آنكه نگاه كسي به شگفتي هاي منطقه جلب شود از سكوت و خلوتي عجيب چنين منطقه پرجاذبه متعجب شود. اينجا به طرز عجيبي خلوت است آنقدر كه لازم است چند بار تابلوي ثبت در يونسكو را بخواني و به اطلاعات قبلي ات پافشاري كني تا مطمئن شوي اشتباه نيامده اي و تازه وقتي مطمئن مي شوي بيشتر تعجب مي كني كه چرا زادگاه زرتشت، سرزمين اسطوره ها و تاريخ و شگفتي هاي بي پايان حتي به اندازه يك پارك كوچك هم مورد توجه قرار نگرفته است؟ به گفته مردم محلي از زمان هاي دور تا به امروز برخي افراد به دليل ترس از به خطر افتادن منافع شان اجازه رونق امكانات توريستي در منطقه را نداده اند و كاش هتل، رستوران، اقامتگاه، جاده مناسب و... امكاناتي بود تا بهانه اي مي شد براي رد اين ادعا! نمي دانم چه شد كه چوب منفعت طلبي بار ديگر به جان پيكر بي رمق كهن تاريخ اين مرز و بوم افتاده است و هيچ كس يادش نيست تخت سليمان كه در محاصره معادن باارزش اطراف است، هيچ از معدن طلايي كه در چند كيلومتري آن قرار دارد كم ندارد و كاش به همان اندازه كسي نگران معادن طلاي تاريخ هم بود.
    مسافر تخت سليمان شويد تا از نزديك به تماشاي اين معدن بي پايان شگفتي ها درست در قلب زمين، بنشيند.
    (با تشكر از امير غفاري كه دراين سفر ما را ياري كرد)

آب های مقدس آذربایجان

    به نقل از ویژه نامه جام جم-شهریور۹۰،تخت سليمان و درياچه زيباي ديگري را نيز ببينيد و بيش از پيش به شگفتي‌هاي اين سرزمين افسانه‌اي پي ببريد.

   براي آن‌كه جاي دقيق تخت سليمان را نشانتان دهيم بايد اول بگوييم كه شهر تكاب كجاست؛ چراكه اين بناي باستاني از توابع شهر تكاب است. اين شهر تاريخي در جنوب شرقي استان آذربايجان غربي واقع شده و تخت سليمان در ميان دره‌اي سرسبز و زيبا در 45 كيلومتري شمال شرقي تكاب چون نگيني درخشان در كنار درياچه‌اي جوشان مي‌درخشد. جايي كه گردش و گردشگري در هواي لطيف و چشم‌انداز زيبايش بسيار جذاب و دوست‌داشتني است.

   چشمه تخت سليمان هزاران سال پيش شروع به جوشيدن كرده و به تدريج بر اثر لعاب حاصل از تركيبات موجود در آب، لبه بيروني چشمه رسوب بسته و بالا آمده است. اين روند، هزاران سال ادامه يافته و باعث شده كه آب چشمه، سازه‌اي شبيه به گلدان در پيرامون خود بسازد به نحوي كه هم‌اينك ارتفاع تپه حاصل از روند فوق و همچنين عمق درياچه ناشي از جوشش آب چشمه به حدود 62 متر مي‌رسد و به همين دليل اينجا مي‌تواند گردشگران داخلي و خارجي بسياري را به خود جذب كند.

به گفته كارشناسان با توجه به اين كه ارتفاع رسوب دور درياچه از دوره ساساني تاكنون يعني در مدتي بيش از 1400 سال گذشته در حدود 12 متر افزايش يافته، مي‌توان گفت كه به ارتفاع گلدان درياچه تقريبا در هر سال حدود 9 ميلي‌متر افزوده مي‌شود.

اما درباره بقاياي ساختماني كه امروز در اين منطقه مي‌بينيم بايد بگوييم در اصل بازمانده شهري است باستاني به نام «شيز» كه روزگاري رونق و قداست زيادي داشته است. اين شهر باستاني در ادوار مختلف محل سكونت اقوامي مانند مادها، هخامنشيان، اشكانيان، ساسانيان و مغولان بوده كه در هر يك از اين دوره‌ها، در اوج قدرت و تمدن زمان مربوط به خود قرار داشته است، اما در دوره ساساني به دليل آن‌كه جنبه‌هاي مذهبي آن تا حد زيادي بيش از پيش افزايش پيدا كرد، اهميت و آباداني‌اش دوچندان ‌شد.

كوروش هخامنشي و تخت سليمان

همان‌طور كه مي‌دانيد كوروش بنيانگذار و نخستين پادشاه هخامنشي بود و از آغاز تا پايان فرمانروايي‌‌اش دائما به كشورگشايي و برقراري آرامش در كشورهاي فتح شده مي‌پرداخت. يكي از سرزمين‌هاي مهم و ثروتمندي كه او قصد داشت به امپراتوري ايران اضافه كند كشوري بود به نام ليديا در همسايگي آسياي صغير(تركيه) و يونان. در آن زمان ليديا حكمران قدرتمندي داشت به نام كرسوس كه تا آخرين توان خود در برابر كوروش ايستادگي كرد اما سرانجام مغلوب شد و ليديا نيز به تصرف كوروش درآمد.

يكي از مورخان اين‌گونه گزارش كرده است كه در گير‌و‌دار اين جنگ‌ها كوروش نذر مي‌كند كه اگر بر كرسوس پيروز شود اشياي قيمتي را كه از خزانه او به دست مي‌آورد به درياچه مقدس شهر شيز هديه كند. كرسوس اولين پادشاهي بود كه اقدام به ضرب سكه كرد و آنقدر ثروتمند بود كه امروز در ميان اروپاييان به صورت ضرب‌المثل درآمده و افراد متمول را كرسوس مي‌خوانند.

بنابراين خيلي‌ها مي‌گويند حتما اشياي قيمتي زيادي در خزانه‌اش نگهداري مي‌شده كه كوروش به آنها دست يافته است. تا به حال امكان دسترسي به عمق اين درياچه و كاوش در آنجا فراهم نشده است اما اگر ماجراي نذر كوروش حقيقت داشته باشد بايد گفت گنجينه ارزشمندي در دل اين درياچه زيبا نهفته است.

وقتي براي گردشگري در تخت سليمان هستيد به ياد داشته باشيد كه شهر شيز براي دشمنان ايران در دوره‌هاي مختلف اهميت ويژه‌اي داشته و بارها تلاش كردند از طريق تصرف و گاه تخريب آن به حكومت‌هاي ايراني ضربه بزنند. يكي از دشمنان تاريخي ايران در دوره‌هاي اشكاني و ساساني، كشور تازه تاسيس روم بود كه چندين بار درصدد تسخير شيز برآمد.

در دوره ساساني هم روحانيان زرتشتي اين باور را ترويج دادند كه محل تولد زرتشت شهر شيز بوده و يكي از 3 آتشكده بزرگ و اساطيري خود را در آنجا بنا كردند.

به همين دليل بيشتر پادشاهان ايران پس از نشستن بر اريكه شاهنشاهي با پاي پياده به اين نيايشگاه مي‌رفتند و به درگاه خداوند سپاس و درود مي‌فرستاده‌اند و سپس هدايايي را به اين آتشكده تقديم مي‌كردند. تاريخ‌نويسان زيادي شرح اين نيايشگاه را كه توسط صنعتگران سراسر كشور با عاج و طلا و جواهرات ساخته شده بود، با آب و تاب تمام نوشته‌اند.

در شاهنامه نيز وصف تخت طاقديس كه يكي از شگفتي‌هاي معبد شيز بوده، آمده است.

تخت‌سليمان در سال 1382 به عنوان چهارمين اثر باستاني ايران در يونسكو ثبت شد.

کانی شفای تکاب

  با شنیدن اسم کانی شفا به یاد چشمه ای در دامنه کوه آبیدر سنندج می افتیم.

امّا

 کانی شفای دیگری وجود دارد که در شهرستان تکاب، جاده تکاب - شاهیندژ و در روستای چوپلو واقع شده است. این کانی،  به کانی شفای ۲ معروف شده است که به دوره مس مربوط می باشد و در بخش تخت سلیمان، دهستان ساروق و روستای چوپلو واقع شده است.

این اثر تاریخی در هفتم اسفند ماه سال ۱۳۸۵ هجری شمسی و با شماره ۱۷۷۳۰ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

« کانی » کلمه ای کُردی است به معنای چشمه

تخت سلیمان، گلوگاه ناشناخته انرژی زمین

    براساس مطالعات انجام شده از دهه 1970 میلادی تاکنون بنا بر نظریه گایا، تخت سلیمان رأس خلاقیت چاکرای گلوی زمین را تشکیل می دهد (گون، 1991). جنبه انرژیایی تخت سلیمان علاوه بر جاذبه های فضایی، تقدس خاصی را به این مکان بخشیده که در سال های اخیر از 1384 به بعد همزمان با شروع حرکت تشکل آشتی با زمین، گردشگران زیادی را با این هدف به خود جذب نموده است. در واقع این سفرها نوعی از گردشگری طبیعت با هدف دریافت انرژی های زمین و ارتباط موثر با آن برای حفظ و حمایت زمین را معرفی می سازد و می تواند در مجموعه برنامه های گردشگری گنجانده شود (صنایع گلدوز، 1387).
چاکرای گلوی زمین از نظر مکانی در روی کره زمین مثلثی را با سه رأس اهرام ثلاثه در مصر (رأس الهام)، خانه کعبه در عربستان (رأس ساختار) و سایت باستانی تخت سلیمان (آذرگشنسب) در ایران (رأس خلاقیت) تشکیل می دهد. سالانه براساس تقویم نوری فعالیت چاکراها، چاکرای گلوی زمین که چرخه هوای زمین را نیز تشکیل می دهد در ساعت و روزی از برج میزان فعالیت خود را آغاز می کند. این زمان، موقعیتی بسیار مبارک است و به قولی روز طلایی چاکرای گلوی زمین محسوب می شود. از سال 2008 میلادی به بعد همزمان با آغاز اوج فعالیت چاکرای گلو، دروازه 24 انرژیایی زمین - کلیمانجارو در تانزانیا (دروازه آزادی زمین) نیز گشوده می شود. پیامی را که چاکرای گلو برای کل جهان می فرستد، "اشاعه صلح و آرامش" در کل جهان است... براساس تقویم نوری، این چاکرا در ماه های اولیه سال اوج فعالیت خود را به پایان می رساند که این زمان نیز موقعیتی سعد و مبارک را برای این چاکرا فراهم می آورد.
در زمان آغاز و پایان فعالیت یک چاکرا هرم انرژی کائنات با هرم انرژی آن چاکرا در اوج ارتباط و تبادل قرار می گیرند. زمان و مکان در هم می آمیزند و موقعیتی مبارک و ارزشمند را برای کره زمین ایجاد می کنند. در همین زمان انرژی فوق العاده و ارزشمندی در طول مسیر اژدها شکل به جریان می افتد و هرچه شعاع فعالیت یک چاکرا گسترده تر باشد این انرژی از کمیت بیشتری برخوردار است.
درصورت قرار نگرفتن در زمان اوج فعالیت در یک چاکرا برای بهره مند شدن از انرژی چاکرا، سفر به یکی از سه رأس آن در هلال یا بدر ماه یا چله تابستان و زمستان پیشنهاد می شود. در این زمان ها فرصت و شدت دریافت انرژی بیشتر است.

منبع :قسمتی از مطلب radiokoocheh.com/article/112246

خانه اربابی نصرت آباد (قالا)

     این ساختمان نه چندان قدیمی در بلندترین نقطه روستای نصرت آباد تکاب قرار دارد و توسط فتحعلی خان افشار مشهور به صاحب السلطان (سردار) بر روی تپه ماهور مشرف به اطراف خود و مجموعه آثار تخت سلیمان در حدود تقریبا 75 سال پیش به دست بنا توانمند بنام حسن اوستا احداث گردید و بعد از سالیانی چند معماری از تبریز بنام معمار شکر الله جهت مرمت کلّی بنا و تغییر سقف از شیبدار به مسطح به مرمت بنا همت گمارد . و این بنا هم اکنون در دست پسر بزرگ فتحعلی خان افشار یعنی علی خان افشار و به حفاظت مشهدی علی حسین زابلی قرار دارد .
راه ورودی به خانه از میان دو ردیف درخت تبریزی در جبهه شرقی که راه اصلی ورود به عمارت ویلایی منتهی می گردد .
این عمارت در مجاورت شمال غربی نصرت آباد محصور در اشجار میوه بوده و از فاصله دور به راحتی خود نمایی می کند .
اهالی روستا به این عمارت قالا می گویند که دارای حیاط چهار گوش با چیدمان درختان میوه و گل های وحشی و یک حوض در وسط آن قرار دارد.


ویژگیهای ساختمان :     ساختمان دو طبقه و به فرم پلان مربع مستطیل احداث شده که در طبقه همکف و در طرفین راه پله دو اتاق تو در تو و قرینه هم ساخته شداند و در طبقه دوم دو اتاق دو طرفه کوچک ساخته شده است و دارای ایوان باز با روکش آهنی می باشد.
این بنا چشم انداز وصف ناپذیری بر طبیعت اطراف خود داشته و طلوع و غروب خورشید را همیشه در سپیده دمان و شباهنگام می توان نظاره کرد .
در طبقه بالا و در ضلع شمالی ، وسط بنا الحاقاتی از جمله سرویس دست شویی و حمام داشته که بعداً به آن اضافه شده است و در پشت آن بنای متروکه خشتی در حال انهدام که ارتباط دو واحد را میسر ساخته قابل ملاحظه است .
مصالح بنا از سنگ آجری تیر آهن و موزاییک فرش بوده و در کل از ایستایی خوبی برخوردار می باشد.

به نقل از: wikimapia.org

تصویر زیبایی از تخت سلیمان

عکس زیبایی از تخت سلیمان که دریاچه تخت سلیمان را هم در بر گرفته است.

تخت سلیمان تکاب

کوه بلقیس (هاچا داغی) تکاب

 در ۱۵ کیلومتری شمال شرقی مجموعه میراث فرهنگی وگردشگری تخت سلیمان تکاب در جنوب آذربایجان غربی کوهی بنام بلقیس (هاچا داغی) با دوقله ۳۳۵۰مترارتفاع قرار دارد که یک علامت شناسایی قابل دید ازفاصله دور در سلسله کوههای شرق ارومیه محسوب می شود این منطقه به علت وجوداستحکامات ارک ها وحصارهایی در قله جنوبی بنام تخت بلقیس یا بلقیس ملکه صبا مشهور است در متون تاریخی از این کوه بعنوان محافظ اصلی ونگهبان دایمی مجموعه تخت سلیمان وآتشکده آذر گشسب دوره ساسانی ونیز قلعه ییلاقی پادشاهان ادوار مختلف یاد شده  که به همین علت  اهمیت فوق ا لعاده ای یافته است البته اسنود کهن ترین نام این کوه است این کوه در سلسله کوههای زاگرس واقع گردیده وبه دلایلی از جمله میزان بارندگی زیاد ومستمر پوشش گیاهی منحصر به فرد دارا بودن محل رشد گونه های گیاهی کم نظیر جزو مناطق ذخیره گیاهی با ارزش ومراتع درجه یک کشور محسوب می شود طبیعت کوه بلقیس (هاچا داغی)به علت وجود گونه های جانوری کمیاب از جمله آهوپ، بز کوهی،خرس سفید،گراز وکبک جزو مناطق حفاظت شده قرار گرفته که به سبب شکارههای غیر قانونی وتمهیداتی از جمله فعالیت های بیشمار انسانی وتردد وسایل نقلیه هم اکنون از این جانوران در منطقه دیده نمی شود  تمام این عوامل کوه بلقیس (هاچا داغی)را در شماره کوههای مهم وجذاب ومورد علاقه کوهنوردان ودوستداران  طبیعت قرار داده است بطوری که هرساله تعداد  زیادی از کوهنوردان ونیز گردشگران همزمان با بازدید از مجموعه تخت سلیمان به این کوه وطبیعت زیبای آن نیز می روند وحتی برای مشاهده جاذبه های زیبا ودریاچه وسط دو قله آن مسافت زیاد را تا قله طی می کنند تا بی نظیری خاص این منطقه را ببینند  .

به نقل از یکی از گردشگران

تصویر زیبای تخت سلیمان و زندان دیو

تصویر توأم و زیبای تخت سلیمان و زندان دیو

در اینجا به صورتی زیبا تصاویر مجموعه تخت سلیمان و زندان دیو در یک تصویر آورده شده و تقدیم شما بازدیدکنندگان گرامی می گردد:

تخت سلیمان - زندان سلیمان (هردو در یکجا)

کوه زندان تخت سلیمان تکاب کجاست

كوه ميان تهي زندان تخت سليمان تکاب در جنوب آذربايجان غربي به عنوان جاذبه اي شگفت انگيز براي گردشگران و مسافران خود نمايي مي كند.

به گزارش خبرنگار ارومیه،اين كوه مخروطي شكل ميان تهي در سه كياومتري غرب مجموعه باستاني تخت سليمان قرار دارد كه هزاران سال پيش براثر وقوع آتشفشان بوجود آمده است. ساكنين منطقه تخت سليمان تكاب اين كوه زيبا و شگفت انگيز را زندان سليمان يا زندان ديو مي نامند و بر اين باورند كه حضرت سليمان ديوهايي را كه از فرمانش سرپيچي مي كردند در اين كوه زنداني مي كرد.

دراطراف كوه زندان ديو چشمه هاي آبگرم متعددي ديده مي شود كه اهالي متعقدند اين چشمه ها به علت وجود املاح معدني كوه زندان، خاصيت متعدد درماني دارد ارتفاع اين كوه ميان تهي مخروطي شكل از سطح زمين مجاور بين 97 تا 100متر است و درمركز آن گودالي به قطر دهانه65 متر و عمق 80 متر وجود دارد در طوقه اين مخروط بقاياي معبد مقدسي مربوط به هزاره اول قبل از ميلاد وجود دارد كه در دهه چهل، توسط هيأت باستان شناسي آلماني مورد كاوش و مطالعه قرار گرفته است بعداز رونق آتشكده آذر گشنسب دوره ساساني تامدتي ازكوه زندان سليمان و تعدادي از واحدهاي معماري آن به عنوان قلعه نگهباني استفاده مي شد آتشكده آذر گشنسب مهمترين آتشكده ساسانيان و به عنوان پايتخت مذهبي ايرانيان در مجموعه باستاني تخت سليمان قرار دارد و يكي از سه آتشکده هم زرتشتيان محسوب مي شود برخي از باستان شناسان وكاوشگران اماكن تاريخي متعقدند اين كوه اصلاسابقه اتش نشاني نداشته است بلكه درابتدادرياچه اي شبيه درياچه تخت سليمان بوده كه بعدها اب ان خشك شده وبه صورت فعلي درامده است همچنين درارتفاع 65متري اين كوه ديواري مانند كمربند پس از حفاري مشاهده شده كه طول ان درحدود 800متر است تا كنون درمراحل مختلف حفاري چندين تمبوشه سفالي وخمره شكسته كشف شده كه اغلب مربوطه به دوران ماقبل تاريخ ودوره هخامنشي وساساني است نكته قابل توجه ديگر درمورد كوه زندان سليمان وجود گاز وچشمه هاي گازدار داخل اين گودال است كه هنوز هم ديواره هاي فرونشسته يك چشمه گازدار در كف حفره زندان فعاليت دارد كه همين پديده موجب جذب شمار زيادي از گردشگران وعلاقه شديد مسافران نوروزي براي صعود به دهانه اين كوه شده است زندان سليمان در حالت كلي ساختار رسوبي مشابهي شبيه وضعيت فعلي مجموعه تخت سليمان دارد اين كوه در زمان مانايي ها درحدود سالهاي 660تا 830 قبل از ميلاد به عنوان عبادتگاه استفاده مي شده است در دهه 60ميلادي به منظور بررسي ومطالعه ساختار دروني گودال كوه زندان سليمان يك هيات باستان شناسي الماني از سمت شمال شرقي دامنه ان كوه تونلي حفر نمود كه بعد از ان عمليات مجدد مسدود گرديد كه احياي اين تونل دسترسي اسان به داخل گودال كوه زندان ديو رافراهم خواهد كرد مجموعه ميراث فرهنگي وگردشگري تخت سليمان در42كيلومتري شمال شرقي شهرستان تكاب در جنوب اذربايجان غربي به عنوان اثر ملي كشور دراثار جهاني يونسكو به ثبت رسيده است.

منبع : yjc.ir

تصاویری از زندان سلیمان یا دیو

      در 3 کیلومتری غرب تخت سلیمان، کوه مخروطی میان تهی وجود دارد که هزاران سال پیش، بر اثر وقوع آتش فشان به وجود آمده است. اهالی محل این کوه زیبا را « زندان سلیمان» یا « زندان دیو» می شناسند و معتقدند حضرت سلیمان دیوهایی را که از فرمانش سرپیچی می کردند در این کوه زندانی می کرده است. این نام نیز به افسانه و با توجه به نسبت دادن محل به حضرت سلیمان بر این کوه گذارده شده است.

زندان_دیو/زندان_سلیمان_Zendan_e_Dive

-----

زندان_دیو/زندان_سلیمان

-------------

زندان_دیو/زندان_سلیمان


 

دانلود کلیپ تخت سلیمان

این کلیپ یا فیلم یا تصویر متحرک از شبکه تلویزیونی پرس تی وی (PRESS TV) گرفته شده است.

و نگاهی اجمالی دارد به مجموعه تخت سلیمان

مشخصات این کلیپ بصورت زیر است :

زمان : ۶ دقیقه و ۲ ثانیه

حجم : ۲۴ مگابایت و اندی

فرمت : flv

زبان : انگلیسی (English)

برای دانلود روی لینک زیر کلیلک نمائید:

برای دانلود کلیپ تخت سلیمان اینجا کلیک کنید.

دانلود کلیپ کوتاه تخت سلیمان و زندان سلیمان

فیلم یا کلیپ یا تصویر متحرک کوتاهی از تخت سلیمان و زندان سلیمان :

حجم : تقریباْ ۴ مگابایت

زمان : ۱دقیقه و ۵۳ ثانیه

فرمت : flv

برای دانلود روی لینک زیر کلیک نمائید :

برای دانلود کلیپ تخت سلیمان و زندان سلیمان اینجا کلیک کنید.

عکس تالار ستون دار - تخت سلیمان - تکاب

تصویر و عکسی از تالار ستون دار - تخت سلیمان - تکاب

تالار ستوندار در دوره ساسانی محل غذاخوری سلاطین ساسانی بود.

تالار ستون دار - تخت سلیمان - تکاب

محل ذخیره غلات و مواد غذایی(ایلخانیان)

 محل ذخیره غلات و مواد غذایی - از آثار دوره ایلخانیان که در موزه تخت سلیمان نگهداری و در معرض دید عموم است.

ظرف_نگهداری_غذا_دوره_ایلخانیان(مکشوف_تخت_سلیمان_تکاب)

پیشنهاد توسعه تکاب2

    با استفاده از توانایی های توریستی منطقه تخت سليمان و جذب گردشگری، می توان در اشتغال زایی و افزایش درآمد و رفع بیكاری نقش عمده ای داشت . به دلیل این که این منطقه پتانسیل و قابلیت های جذب توریسم را دارد می توان با بوجود آوردن بازارهای خوب و اماکن خدماتی و رفاهی سهم مهمی در اشتغال زایی منطقه داشت . اشتغال دربخش خدمات توریستی یکی از مواردي است که می توان با جذب توریسم در منطقه و سرمایه گذاری دربخش خدمات به در آمد وافزایش توان اقتصادی منطقه منجر شود.
محاسن : با توجه به مشکل بیکاری در منطقه و مهاجرت جمعیت جوان به شهرهای بزرگ می توان از توانایی های اقتصادی – توریستی منطقه دربخش خدمات استفاده کرد .
با جذب توریسم می توان بخش خدمات را تقویت کرد و باعث درآمد و رفع معضل فقر اقتصادی در منطقه گشت و قدرت اقتصادی مردم را بالا برد . با جذب توریسم می توان منطقه را از یک حالت بیمار گونه و افسردگی اجتماعی رهایی بخشید .
معایب : متأسفانه در منطقه سرمایه گذاری در جهت رفع بیکاری و بخش خدمات انجام نمی شود .
باتوجه به این که مردم از بنیه ی اقتصادی ضعیف برخوردار می باشند هر گز به تنهایی خود به ایجاد سرمایه‌گذاری در بخش خدمات اقدام نمی کنند، مگر با حمایت ارگان ها و یا سازمان های مربوطه .

توریسم و تکاب4

      در طرح جامع گردشگري استان آذربايجان غربي كه به تصويب رسيده است؛ تكاب به عنوان قطب گردشگري استان معرفي شده است.
اين شهرستان به دليل داشتن اثر ارزشمندي چون مجموعه تخت سليمان (آتشكده آذرگشسب ساساني) كه از مشهورترين آثار باستاني در جهان است به اين عنوان انتخاب شده است.
علاوه بر اين اثر، مجموعه آب گرم تخت سليمان و پل ها و بناهاي تاريخي ديگر موجب شده است اين شهرستان در رديف مهم ترين شهرهاي گردشگري ايران قرار گيرد.
مجموعه آب گرم كه از ده ها چشمه جوشان تشكيل شده است.
مجموعه باستاني و تاريخي تخت سليمان كه بقاياي آتشكده آذرگشسب است و در زمان آباداني يكي از سه آتشكده بزرگ ساساني محسوب مي شد، اختصاص به خانواده شاهي و جنگاوران داشت.
تخت سليمان امروزي بقاياي تالارهاي بزرگ شاهي قسم گاهها، آتشكده (محل نگهداري آتش جاويدان و مقدس)، سراي موبدان، برج ها، باروها و كنگره هاي بلند سنگي است مجموعه آب گرم شامل استخرهاي سرپوشيده، اقامتگاه ها، رستوران و ديگر امكانات رفاهي خواهد بود كه هم اكنون ۸۰ درصد از كارهاي اجرايي آن ها پايان يافته است. چندين پل بر روي رودخانه آجرلو، بقعه شيخ ايوب انصاري، چهارتاق از بازمانده هاي يك آتشكده محلي دوره ساساني و سد تاريخي قجور از ديگر آثار موجود در شهرستان تكاب است.

توریسم و تکاب - قسمت سوم

    با توجه به اينكه كشورمان ایران از نظر جذب توريسم هنوز جايگاه واقعي و اصلي خود را پيدا نكرده است و با توجه به اينكه توريسم و جذب گردشگر نقش اساسي در اقتصاد و اشتغال زايي و درآمد يك منطقه دارد و با توجه به اينكه ايران يكي از كشورهاي مناسب براي جذب توريسم است اين را مي طلبد كه در جهت جذب گردشگر و ايجاد شرايط لازم براي رفاه گردشگران داخلي و خارجي تلاش و كوشش جدّي به عمل آيد. با ارائه راهكارها و پيشنهادهای مناسب مي توان پس از بررسي وضع موجود به مشكلات منطقه (تکاب) پي برد و در جهت رفع آنها كوشيد و موانع را از سرراه برداشت. با مطالعه در بخش توريسم مي توان جاذبه هاي كشورمان يا منطقه خاصي مثل تخت سليمان تکاب، آنرا را به جهانيان شناساند و جهت ارائه خدمات و نحوه آن از دانش روز استفاده كرد و منطقه را تبديل به يك قطب گردشگري بزرگ تبديل كرد از ضرورت هاي تحقيق در اين خصوص مي توان به بيمارگونه گي منطقه، شناساندن منطقه، مطالعه گسترده در جهت جذب گردشگر در منطقه، نحوه ارائه خدمات در منطقه، اسكان توريسم، رفاه توريسم  و ... که از عوامل قابل توجه است و فقط با تحقيق و مطالعه می توان به آن دست يافت.
در خصوص برنامه ریزی و توسعه شهرستان تکاب میتوان از طریق پرسش و پاسخگویی به آنها به یک توسعه اصولی درزمینه گردشگری رسید و این شهرستان را از یک رکود واقعی نجات داد و درجهت پیشرفت از طریق جذب توریست و صنعت گردشگری در پویایی شهرستان کوشید و موجب بوجود آمدن یک درآمد ناشی از صنعت گردشگری شد. با توجه به این که شهرستان دارای پتانسیل های بالقوه از نظرتفریحی و توریستی و غیره را دارد میتوان این توان ها و پتانسیل های بالقوّه را به فعلیّت در آورد و در حیات اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی شهرستان کوشید.

کوه بلقیس یا تخت بلقیس یا هاچا داغی تکاب

كوه بلقیس یا تخت بلقیس یک قله دوقلوی نزدیك به هم دارد و ارتفاع آن از سطح دریا 3200 متر است در فاصله  5/7 كیلومتری شمال‌شرقی تخت‌سلیمان واقع شده است که یكی دیگر از آثار تاریخی مهم درون حریم تخت سلیمان  است . برفراز بلندترین قسمت این كوه بقایای استحكاماتی مربوط به دوره ساسانی وجود دارد كه به لحاظ موقعیت مكانی و زمانی ارتباط آن با مجموعه آثار تخت‌سلیمان پیوند معماری و تاریخی نزدیكی دارد.

کوه/تخت بلقیس_تکاب

توریسم و تکاب2

   تکاب یکی از شهرستانهای استان آذر بایجان غربی است که در جنوب خاوری این استان قرارگرفته است .رودخانه ها و غارهای منطقه از جمله غار معروف کرفتو از مهمترین جاذبه های طبیعی به شمار می آید .مکان های تاریخی مهمّی چون : تخت سلیمان و دژباستانی ساری قورخان (سارو قورخان) به همراه مسجد جامع تکاب و دیگر دیدنی های طبیعی و تاریخی از جمله جاذبه های گردشگری این منطقه بشمار می آید.شهرستان تکاب نیز بمانند سایر نقاط آذربایجان غربی یک منطقه کشاورزی بوده و حاصل خیزی خاک و وجود آب کافی سبب  رونق کشاورزی در این منطقه شده است؛ متأسفانه این شهرستان با داشتن چنین منابع و قابلیتهای اقتصادی و فرهنگی همچنان در سکوت و سکون  قرار گرفته است.گویی این شهر هرگز نمی خواهد از حالت اغما بیرون آید .آیا شایسته است منطقه ای با داشتن چهارمین اثر تاریخی ملّی ( تخت سلیمان) و یا غار کرفتو و چمن متحرک چملی این همه بی رحمی و بی حرمتی به آن شود. آن هم با داشتن منابع عظیم آهن و طلا (کارخانه های طلای آقدره و زره شوران )و در کمال بی توجّهی این شهر به شهری سست و کم تحرّک و مردمی ساده و قانع و از لحاظ اقتصادی خیلی ضعیف تبدیل شده و حتی بزرگترین صنعت دستی این شهر را که تولید (فرشهای آهنین) بوده به سرقت برده اند و چه بسا مادران و دخترانی که هنوز هم طرح و نقشه فرش مار ماهی را از حفظند و عمر جان خود را در پای دارهای قالی سپری کرده اند.

موافقت نامه دانشگاه درسدن و مجموعه تخت سلیمان

به گزارش فاش آنلاین از روابط عمومی فرمانداری موافقت نامه همکاری بین دانشگاه فنی درسدن آلمان و مجموعه تخت سلیمان برای انجام پروژه های مشترک در تخت سلیمان منعقد گردید. در این جلسه ابتداء پرفسور ولفرام یگر مدیر گروه طراحی سازه دانشکده معماری دانشگاه درسدن آلمان به سوابق فعالیت خود در مرمت و احیاء آثار باستانی و تاریخی در ایران اسلامی اشاره و خاطر نشان کرد: ما تجربه و دانش خود را در جهت مرمت و استحکام و مهندسی سازه این مجموعه بکار خواهیم برد ایشان گفت: تیم ما به دو گروه تقسیم شده که کار مطالعاتی خود را جهت آسیب شناسی و مرمت ایوان غربی تخت سلیمان شروع کرده اند و در آینده نیز همکاری پرثمری خواهیم داشت.

بر اساس این موافقت نامه مقرر گردید که اولین همکاری دانشگاه درسدن با گروه ایرانی مستقر در تخت سلیمان تهیه طرح و اجرای حفاظت ایوان غربی مجموعه تخت سلیمان به انجام برسد. سرپرستی گروه آلمانی دانشگاه درسدن جهت این همکاری بر عهده پرفسور ولفرام یگر مدیر گروه طراحی سازه دانشکده معماری دانشگاه درسدن و با همکاری متخصصینی از جمله  کریستین فوکس ،ماکسی میلیان هانس و دنیل فوکه می باشد. دو گروه مشترک ایرانی و آلمانی اظهار امیدواری نمودند که پس از رسیدن به نتایج دلخواه پس از اتمام این پروژه همکاری های دیگری در طول 5 ماه زمان موافقتنامه با همدیگر داشته باشند.

گفتنی است که بعد از تغییر مدیریت مجموعه تخت سلیمان و روی کار آمدن عزیزی این مجموعه از کم توجهی بسیاری رنج می برد و تنها مسئله ای که برای مدیریت آن مهم نیست خود مجموعه است که امیدواریم این گام نخست گام مهمی باشد در جهت مرمت آثار مجموعه تخت سلیمان امیدواریم. 

منبع : تکاب پرس

به همین بهانه؛ اشاره کلی در مورد دانشگاه صنعتی درسدن آلمان :

وب سایت دانشگاه فنی درسدن : http://tu-dresden.de

دانشگاه صنعتی درسدن یکی از چهار دانشگاه معتبر آلمان، در سال ۱۸۲۸ میلادی با نام مدرسه علوم فنی درسدن به جمع مراکز آموزشی در آلمان پیوست. در سال ۱۹۶۱ میلادی و با گسترش رشته‌ها و دانشکده‌ها، مدرسه علوم فنی درسدن به دانشگاه صنعتی این شهر تغییر نام یافت.

 ۱۲۰ رشته تحصیلی در دانشگاه صنعتی درسدن اما، تنها محدود به گرایشات رشته‌های فنی و مهندسی نیست، بلکه از سال ۱۹۸۹ میلادی و هم‌ زمان با وحدت مجدد آلمان، رشته‌های علوم انسانی، علوم اجتماعی و حتی پزشکی نیز به لیست سایر رشته‌های تحصیلی در این دانشگاه افزوده شده است. دانشگاه صنعتی درسدن نه تنها بزرگترین دانشگاه ایالت زاکسن به شمار می‌آید، بلکه در بین دانشگاه صنعتی آلمان، به لحاظ وسعت و امکانات در بالاترین جایگاه قرار دارد.

 تحصیل رایگان در دانشگاه صنعتی درسدن

 آنچه علاوه بر هزینه‌های پایین زندگی در درسدن نسبت به شهرهای بخش غربی آلمان، توجه بسیاری از دانشجویان را به تحصیل در دانشگاه این شهر جلب کرده است، تحصیل رایگان در دانشگاه صنعتی درسدن است. تنها پرداختی دانشجویان به دانشگاه مبلغی در حدود ۱۶۰ یورو (ترم تابستانی ۲۰۰۹) می‌باشد که شامل خدمات دانشجویی و استفاده از امکانات حمل و نقل عمومی در شهر محل تحصیل و شهرهای مجاور می‌شود.        

 دانشجویان در دانشگاه صنعتی درسدن

 در ترم  زمستانی ۲۰۰۸/۰۹، بیش از ۳۵ هزار دانشجو در دانشگاه صنعتی درسدن مشغول به تحصیل بوده‌اند. بیش از سه هزار نفر از این تعداد را دانشجویان خارجی تشکیل می‌دهند. ماریون هله‌من، رییس بخش بین‌الملل دانشگاه صنعتی درسدن، در همین ارتباط به دویچه وله گفت، در حال حاضر ۳۳ دانشجویی ایرانی نیز در این دانشگاه مشغول به تحصیل هستند. این دانشگاه از لحاظ تنوع در ارائه رشته‌های تحصیلی یکی از دانشگاه‌های تراز اول در آلمان به حساب می‌آید.

 دانشکده‌ها و رشته‌های تحصیلی

 زمینه‌های تحصیلی و آموزشی در دانشگاه صنعتی درسدن را می‌توان به چهار بخش تقسیم کرد که هریک چندین دانشکده را در بر می‌گیرند. بخش علوم طبیعی که دانشکده ریاضیات و سایر علوم طبیعی به علاوه رشته‌ روان‌شناسی را شامل می‌شود، بخش علوم انسانی و اجتماعی با دانشکده‌های فلسفه، زبان وادبیات، علوم تربیتی، حقوق و اقتصاد و بخش علوم فنی و مهندسی با دانشکده‌های  نظیر کامپیوتر، برق و الکترونیک، مهندسی مکانیک و مهندسی عمران. به مجموع این دانشکده‌ها و رشته‌های نام برده، دانشکده پزشکی را نیز باید اضافه کرد. 

تخت سلیمان در لیست یونسکو

تخت سلیمان در لیست میراث جهانی یونسکو

که مربوط به آثار باستانی و تاریخی ایران است در رتبه چهارم قرار دارد

بعد از چغازنبیل

Meidan Emam, Esfahan
Persepolis
Tchogha Zanbil
Takht-e Soleyman (Western Azerbaijan Province
- Takab) 
Bam and its Cultural Landscape
Pasargadae
Soltaniyeh
Bisotun
Armenian Monastic Ensembles of Iran
Shushtar Historical Hydraulic System
Sheikh Safi al-din Khānegāh and Shrine Ensemble in Ardabil
Tabriz Historic Bazaar Complex
The Persian Garden

سکونت گاه موبدان تخت سلیمان

در بخش شرقی بناهای شمال دریاچه تخت سلیمان، مجموعه ای قرار دارد که به احتمال زیاد همان کاخ افسانه ای پادشاه است که ابودلف به زیبایی آن را توصیف کرده است. از کنار تاق نماهای کنار دریاچه می توان وارد تالارهای ستون دار کاخ شد، نخست تالار ستون های چهارگوش است. در بخش انتهایی این تالار اجاق هایی بوده و پس از آنها دیواری که آن سویش تالار ستون دار دیگری با ستون های گرد قرار داشته است، در بخش غربی این تالار سه محراب آتش و در بخش شرقی آن آب روها و حوضچه هایی جهت به جای آوردن آیین هایی خاص قرار داشته است.
این تالار از طریق چند سرسرا به اتاق چلیپا مانندی با سقف گنبدی وصل می شود که در واقع پرستش گاه شاه بوده و در وسط آن آتشدان و محراب آتش قرار داشته است. به جز قسمت های ذکر شده، این مجموعه دارای یک سالن غذاخوری، آشپزخانه، میان سرای و سرویس هایی بوده است. از طریق دری کوچک می توان وارد دالان متصل به آتشکده ی اصلی یا آتشکده مغان شد. در این مجموعه با ورودی ای به شکل تاق نصرت، می توان به خارج حصار داخلی یعنی ایوان غربی متصل شد.
ایوان غربی یا ایوان خسرو که امروزه به عنوان شاخص و نماد این مجموعه تلقی می شود، ایوان بلند و شکوه مندی است که معماری ساسانی آن از سنگ حجاری شده و سقف آن از خشت است. اتاق های جانبی درازی داشته و محل جلوس پادشاه بوده است. جالب آن که بقایای از دهکده ای هخامنشی بر روی تخت در زیر بقایای کاخ به دست آمده است.

تخت سلیمان در دوره اشکانی و ساسانی

در دوره اشکانی نیز چندین گزارش از جنگ‌های بین امپراتوری روم و پادشاهی اشکانی گزارش شده است. بر طبق یکی از این گزارشات، داستان تاریخی کلئوپاترا و آنتونی در تاریخ روم، مصر و جهان معروف است. سردار رومی ((آنتونیو))، در سال 36 قبل از میلاد به محاصره قلعه گنزک پرداخت. در جریان این محاصرات نگهبانان آتشکده مقدس هر زمان که احساس می‌کردند امکان سقوط قلعه وجود دارد، اشیاء قیمتی موجود در آتشکده و معبد ناهید را به داخل دریاچه تخت سلیمان می‌انداختند. بنابراین می‌توان امیدوار بود که مقدار زیادی از نذورات دوره اشکانی در کف دریاچه موجود باشد.


در دوره ساسانی نیز دست‌کم یک‌بار قلعه تخت‌سلیمان به‌وسیله نیروهای روم شرقی به اشغال درآمده است. برطبق این گزارش در جریان جنگ‌های خسروپرویز با ((هراکلیوس))، پادشاه روم، این قلعه به تصرف نیروهای رومی درمی‌آید (624میلادی) گمان می‌رود که موبدان آتشکده پیش از تصرف قلعه به‌وسیله نیروهای متخاصم نذورات و گنج‌های موجود در آن را به داخل آب انداخته باشند. در این صورت مقادیر زیادی اشیاء قیمتی دوره ساسانی نیز در کف دریاچه قابل اکتشاف است.

آذرگشسپ در شاهنامه فردوسی

آتشکده ی آذرگشسپ یا آذرگشسب یکی از سه آتشکده ی بسیار مهم ایران در زمان ساسانیان بود.
نام آتشکده ی آذر گشسب ۷۰ بار در شاهنامه فردوسی - شاهکار شعرو ادب فارسی- آمده است:
برای نمونه موارد زیر را ملاحظه فرمائید:
سطر اوّل، مصرع مربوط به شعر و سطر دوّم، موضوع شعری است که این مصرع در آن آمده است:
--------------------------------------------------------------------------------
سواری به کردار آذر گشسپ
منوچهر، 23-11
--------------------------------------------------------------------------------
فروزان به کردار آذرگشسپ
منوچهر، 43-19
--------------------------------------------------------------------------------
همی تافت آهن چو آذرگشسپ
پادشاهی نوذر، 7-15
--------------------------------------------------------------------------------
بیامد بر وی چو آذر گشسپ
پادشاهی کی​کاووس و رفتن او به مازندران، 18-12
--------------------------------------------------------------------------------
بیامد به کردار آذرگشسپ
سهراب، 8-8
--------------------------------------------------------------------------------
کلاه تو آذر گشسپ منست
داستان سیاوش، 63-9
--------------------------------------------------------------------------------
یکی نیزه زد همچو آذرگشسپ
داستان سیاوش، 91-23
--------------------------------------------------------------------------------
برآورد و بنهاد آذرگشسپ
داستان سیاوش، 125-15
--------------------------------------------------------------------------------
بیامد سوی خان آذرگشسپ
پادشاهی کیخسرو شصت سال بود، 3-13
--------------------------------------------------------------------------------
ازین مرز تا خان آذرگشسپ
پادشاهی کیخسرو شصت سال بود، 4-29
--------------------------------------------------------------------------------
که بفروز دل را چو آذرگشسپ
گفتار اندر داستان فرود سیاوش، 10-20
--------------------------------------------------------------------------------
سپهبد چنین گفت کاذرگشسپ
گفتار اندر داستان فرود سیاوش، 21-28
--------------------------------------------------------------------------------
پس​اندرش بیژن چو آذرگشسپ
گفتار اندر داستان فرود سیاوش، 25-1
--------------------------------------------------------------------------------
بیامد بکردار آذرگشسپ
گفتار اندر داستان فرود سیاوش، 34-8
--------------------------------------------------------------------------------
بجوشید برسان آذرگشسپ
گفتار اندر داستان فرود سیاوش، 37-19
--------------------------------------------------------------------------------
همی برفروزم چو آذرگشسپ
داستان کاموس کشانی، 3-9
--------------------------------------------------------------------------------
همی رفت برسان آذرگشسپ
داستان خاقان چین، 2-11
--------------------------------------------------------------------------------
بینداخت تیری چو آذر گشسپ
داستان اکوان دیو، 2-20
--------------------------------------------------------------------------------
بکردار رخشنده آذرگشسب
داستان بیژن و منیژه، 26-14
--------------------------------------------------------------------------------
نشست از بر زین چو آذرگشسب
داستان دوازده رخ، 63-7
--------------------------------------------------------------------------------
پرستنده​ی فرخ آذر گشسب
اندر ستایش سلطان محمود، 5-18
--------------------------------------------------------------------------------
پیاده بیامد چو آذرگشسب
اندر ستایش سلطان محمود، 22-29
--------------------------------------------------------------------------------
بتازیم تا خان آذرگشسب
اندر ستایش سلطان محمود، 73-30
--------------------------------------------------------------------------------
دوان تا سوی خان آذرگشسب
اندر ستایش سلطان محمود، 74-6
--------------------------------------------------------------------------------
برفتند زایوان آذر گشسب
اندر ستایش سلطان محمود، 76-30
--------------------------------------------------------------------------------
ببخشید گنجی بر آذرگشسب
اندر ستایش سلطان محمود، 79-30
--------------------------------------------------------------------------------
بیامد بایوان آذرگشسب
اندر ستایش سلطان محمود، 80-14
--------------------------------------------------------------------------------
فروزنده​ی فرخ آذرگشسب
اندر ستایش سلطان محمود، 83-15
--------------------------------------------------------------------------------
پرستنده آذرگشسب ترا
اندر ستایش سلطان محمود، 100-23
--------------------------------------------------------------------------------
فروزان به کردار آذرگشسپ
پادشاهی لهراسپ، 27-20
--------------------------------------------------------------------------------
چو آذر گشسپ و چو خراد و مهر
پادشاهی اشکانیان، 3-27
--------------------------------------------------------------------------------
فروزنده بر سان آذر گشسپ
پادشاهی یزدگرد بزه​گر، 5-24
--------------------------------------------------------------------------------
دگر قارن گرد پور گشسپ
پادشاهی یزدگرد بزه​گر، 13-15
--------------------------------------------------------------------------------
چنین گفت گویا گشسپ دبیر
پادشاهی یزدگرد بزه​گر، 13-19
--------------------------------------------------------------------------------
بفرمود پس تا گشسپ دبیر
پادشاهی بهرام گور، 3-22
--------------------------------------------------------------------------------
بدو گفت نامم گشسپ سوار
پادشاهی بهرام گور، 28-5
--------------------------------------------------------------------------------
به پیش گشسپ آی با بوی و رنگ
پادشاهی بهرام گور، 28-10
--------------------------------------------------------------------------------
همالم گشسپ سوارست و بس
پادشاهی بهرام گور، 29-12
--------------------------------------------------------------------------------
همی ساخت کار گشسپ سوار
پادشاهی بهرام گور، 30-3
--------------------------------------------------------------------------------
همی باش پیش گشسپ سوار
پادشاهی بهرام گور، 30-6
--------------------------------------------------------------------------------
فرستمش تا خان آذرگشسپ
پادشاهی بهرام گور، 39-28
--------------------------------------------------------------------------------
بیاورد لشکر ز آذر گشسپ
پادشاهی بهرام گور، 51-9
--------------------------------------------------------------------------------
بیامد سوی خان آذر گشسپ
پادشاهی بهرام گور، 80-26
--------------------------------------------------------------------------------
چو ایزد گشسب و دگر برزمهر
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 3-7
--------------------------------------------------------------------------------
بایزد گشسب آن زمان دست آخت
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 3-12
--------------------------------------------------------------------------------
ازان بند ایزدگشسب دبیر
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 3-15
--------------------------------------------------------------------------------
هم از بهر ایزد گشسب دبیر
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 3-28
--------------------------------------------------------------------------------
بیامد به نزدیک ایزد گشسب
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 3-30
--------------------------------------------------------------------------------
نهادند خوان پیش ایزدگشسب
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 4-3
--------------------------------------------------------------------------------
پس ایزد گشسب آنچ اندرز بود
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 4-4
--------------------------------------------------------------------------------
ز ایزد گشسب آنگهی شد درشت
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 4-13
--------------------------------------------------------------------------------
چوایزدگشسب آن مه خوب چهر
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 6-25
--------------------------------------------------------------------------------
ز بهرام بهرام پورگشسب
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 14-12
--------------------------------------------------------------------------------
دگر آنک بد نام ایزدگشسب
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 16-7
--------------------------------------------------------------------------------
به پشت سپه بود همدان گشسب
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 16-9
--------------------------------------------------------------------------------
بیک دست بر بود آذر گشسب
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 27-19
--------------------------------------------------------------------------------
پرستنده فرخ ایزد گشسب
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 27-19
--------------------------------------------------------------------------------
بدست چپش بود پیدا گشسب
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 27-20
--------------------------------------------------------------------------------
به پیش اندرون بود همدان گشسب
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 27-22
--------------------------------------------------------------------------------
پس آنگاه بهرام و ایزد گشسب
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 36-4
--------------------------------------------------------------------------------
چهار از یلان نیز آذرگشسب
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 37-25
--------------------------------------------------------------------------------
بفرمود زان پس که پیداگشسب
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 43-21
--------------------------------------------------------------------------------
ابا موبد خویش پیداگشسب
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 43-30
--------------------------------------------------------------------------------
بآیین گشسب آن زمان شاه گفت
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 44-24
--------------------------------------------------------------------------------
چنین گفت آیین گشسب دبیر
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 44-26
--------------------------------------------------------------------------------
بآذرگشسب و به آذرپناه
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 45-17
--------------------------------------------------------------------------------
پس پشت او بود ایزد گشسب
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 48-7
--------------------------------------------------------------------------------
زمانی بدر بود ایزد گشسب
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 48-10
--------------------------------------------------------------------------------
بدو گفت ایزد گشسب دلیر
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 48-12
--------------------------------------------------------------------------------
اگر نیز بهرام پورگشسب
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 51-13
--------------------------------------------------------------------------------
چوهمدان گشسب ودبیر بزرگ
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 51-26
--------------------------------------------------------------------------------
چوپیدا گشسب آن خردمند وراد
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 51-27
--------------------------------------------------------------------------------
چنین گفت ایزد گشسب سوار
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 52-27
--------------------------------------------------------------------------------
چنین گفت زان پس بپیداگشسب
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 53-16
--------------------------------------------------------------------------------
چنین گفت پیداگشسب سوار
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 53-18
--------------------------------------------------------------------------------
بهمدان گشسب آن زمان گفت باز
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 53-27
--------------------------------------------------------------------------------
چنین گفت همدان گشسب بلند
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 53-30
--------------------------------------------------------------------------------
که تامن زبهرام پورگشسب
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 55-25
--------------------------------------------------------------------------------
بگفت این به آیین گشسب آن زمان
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 58-11
--------------------------------------------------------------------------------
به پاسخ چنین گفت آیین گشسب
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 58-14
--------------------------------------------------------------------------------
اگرپیش آذر گشسب این سران
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 59-11
--------------------------------------------------------------------------------
به آیین گشسب آن زمان شاه گفت
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 59-23
--------------------------------------------------------------------------------
شد آیین گشسب اندران چاره جوی
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 59-25
--------------------------------------------------------------------------------
همی​ساخت آیین گشسب این سخن
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 60-6
--------------------------------------------------------------------------------
چوبشنید کآیین گشسب سوار
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 60-8
--------------------------------------------------------------------------------
فرستاد آیین گشسب آن زمان
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 60-13
--------------------------------------------------------------------------------
بیاورد آیین گشسب آن سپاه
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 60-20
--------------------------------------------------------------------------------
چوبشنید گفتارش آیین گشسب
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 60-26
--------------------------------------------------------------------------------
چوبشنید آیین گشسب این سخن
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 61-5
--------------------------------------------------------------------------------
نشسته بخیمه درآیین گشسب
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 61-28
--------------------------------------------------------------------------------
بدو گفت آیین گشسب سوار
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 62-11
--------------------------------------------------------------------------------
سواران که آیین گشسب سوار
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 62-17
--------------------------------------------------------------------------------
ز آیین گشسب آنک بد نامدار
پادشاهی هرمزد دوازده سال بود، 62-21
--------------------------------------------------------------------------------
چوگستهم وبندوی به آذرگشسپ
پادشاهی خسرو پرویز، 1-1
--------------------------------------------------------------------------------
بدست چپش ریمن آذرگشسپ
پادشاهی خسرو پرویز، 5-20
--------------------------------------------------------------------------------
چو آیینه گشسپ ویلان سینه نیز
پادشاهی خسرو پرویز، 5-21
--------------------------------------------------------------------------------
بیارم دمان پیش آذرگشسپ
پادشاهی خسرو پرویز، 9-18
--------------------------------------------------------------------------------
به گفتار آذرگشسپ پلید
پادشاهی خسرو پرویز، 16-29
--------------------------------------------------------------------------------
به آذرگشسپ و بتخت و کلاه
پادشاهی خسرو پرویز، 31-6
--------------------------------------------------------------------------------

افسانه دیوهای تخت سلیمان

   بعد از انقراض حکومت ایلخانی بیشتر عشایر به تخت سلیمان آمدوشد داشتند و از فضاهای مسقّف اینجا در فصل تابستان استفاده می‏کردند، امّا پس از آنکه این مکان، بر اثر گذشت سالهای متمادی، مخروبه شد، مردم محلّی نیز به اینجا رفت آمد نکردند. در محوّطه تاریخی تخت سلیمان همین مسئله در رازآلود شدن و افسانه شدن این محوطه مؤثر بوده و افسانه‏های ساخته شده نیز در زمان صفویان تشدید شده است، از جمله: 

1-در اطراف محوّطه تاریخی تخت سلیمان تخت سنگ بزرگی وجود دارد که شبیه یک حیوان غول‏پیکر است؛ تصور عامّه مردم محل آن است که اژدها به فرمان سلیمان نبی (ع) سنگ شده است. 
 
2-بر بالای یکی از کوههای اطراف تخت سلیمان تخته سنگ های کوچکی وجود دارد که یک گلّه گوسفند به همراه صاحبش تبدیل به سنگ شده است. 

3-در ۳ کیلومتری غرب تخت سلیمان، کوه مخروطی میان تهی وجود دارد که هزاران سال پیش به وجود آمده است. اهالی محل این کوه را « زندان سلیمان » یا « زندان دیو » می خوانند. آنها معتقدند که حضرت سلیمان (ع) دیوهایی را که از فرمانش سرپیچی می کردند در این کوه زندانی می کرده است؛ براساس این افسانه روزی یکی از دیوها که قصد فرار از این زندان را داشت، با زبان مشغول لیسیدن زنجیر در پایش می شود تا زنجیر را نازک کند. هنگامی که زنجیر پاره می شد، دیو هنگام فرار، به جای آن که «یا الله» بگوید، «یا داوود» می گفت و زنجیر دوباره ضخیم و محکم می شد.   

4-در اطراف کوه زندان سلیمان چشمه های آبگرم بسیاری وجود دارد که اهالی محلّی معتقدند که وقتی دیوها در داخل این کوه‏ها ادرار می‏کنند، ادرار آنها به صورت آبگرم و بخار بیرون می آید.

تصویر تخت سلیمان

به اطلاع دوستان محترم  می رساند که در ایام تعطیلات نوروز توفیقی حاصل شد تا دوباره سری به تخت سلیمان بزنم. حاصل این سفر چند قطعه عکس جدید است که به تدریج در اختیار شما قرار می گیرد

 

تخت سلیمان تکاب

تخت سلیمان تکاب

کشفیات تخت سلیمان

در محل تخت سلیمان و در کنار آثار ارزشمند و دیدنی، یک مجموعه کم نظیر از کشفیات و یافته های باستانشناسی گردآوری و در یک مکان تحت عنوان نمایشگاه یافته های باستانشناسی و فعالیتهای اجرایی پایگاه میراث فرهنگی تخت سلیمان نگهداری و بصورت رایگان در معرض عموم بازدیدکنندگان از مجموعه قرار گرفته است و خیلی کم دیدم که به این مقوله تا این لحظه در سایتها و و بلاگها و ... اشاره ای شده باشد. مجموعه ای است که بازدید از آن خالی از لطف نیست چند نمونه از تصاویر اشیاء موجود در آن را آورده ام (البته گفتنی است که متأسفانه بسیاری از آثار بارزش آن قبلاً توسط بیگانان به غارت رفته و در موزه های خارج از کشور فقط می توان آنها را یافت).

نقش تخت سلیمان در توسعه تکاب

ناحيه تخت سليمان مي تواند نقش عمده اي در توسعه و برنامه ريزي در جهت توسعه شهرستان تکاب داشته باشد بطوري كه با استفاده از ظرفيت هاي اين ناحيه و استفاده از توانهاي گردشگري اين ناحيه مي توان به اهميت اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي اين ناحيه پي برد و تخت سليمان يكي از چهارمين آثار باستاني ملّي است كه به ثبت يونسكو رسيده است . جذب گردشگر در اين منطقه مي تواند توان اقتصادي ناحيه را بالا برده و باعث رشد و تعالي ناحيه تخت سليمان و شهرستان تكاب گردد . با جذب گردشگر مي توان در درجه اوّل به اشتغال زايي رسيد با بهره گيري از جذب توريسم در اين منطقه رونق خاصي به هتل ها، مغازه ها ، رستوران ها و پاركها داد . و از اين راه درآمد زيادي عايد ناحيه ميشود كه اگر جذب توريسم خارجي نيز تقويت گردد باعث ورود ارز به كشور خواهد شد كه نه تنها شهرستان تكاب بلكه ديگر مناطق كشور نیز از آن بهره خواهند برد . جذب توريسم در اين ناحيه، با رشد و تقويت راه هاي ارتباطي ميسّر خواهد بود و باعث خواهد شد كه در درجه نخست مسئولان در بهبود بخشيدن راه هاي ارتباطي كوشش نمايند چونكه يك ناحيه يا منطقه توريستي بدون بوجود آمدن يك راه ارتباطي مناسب اهميت خود را از دست خواهد داد . در مرحله دوّم وسائط نقليه است كه در اين قسمت بايد به آن توجّه شود؛ سرمايه گذاري در ارتقاء وسائط نقليه، هم از جهت كيفي و هم از جهت كمّي باعث رشد توريسم و جذب گردشگر در ناحيه تخت سليمان خواهد شد. در مراحل بعدي باعث رشد و سرمايه گذاري در جهت ساخت و ساز اقامتگاه ها، هتل ها و متل ها، و كافه ها، قهوه خانه ها و كلوپ هاي ورزشي خواهد شد كه اين رشد باعث خواهد می شود تعداد زيادي از نيروي انساني در بوجود آوردن اين اماكن و در قسمتهاي ارائه خدمات به گردشگران جذب شوند و جذب نيروي انساني و ارائه خدمات يعني سود دهي و افزايش درآمد مردم ناحيه و افزايش درآمد نيز در مرفه بودن خانواده ها را موجب خواهد شد. از جهت ديگر تخت سليمان در شناساندن ناحيه نه تنها از بُعد گردشگري و ديدوبازديد از آثار باستاني، تاثير بسزايي دارد بلكه از نظر آب و هوايي نيز ناحيه قابليت هاي خاصي را دارد كه ممكن است باعث رشد جذب توريسم در منطقه شود. با استفاده از قابليتهاي آب و هواي مناسب و سالم، نیز در اين بخش مي توان درآمدي حاصل كرد يكي ديگر از نقشهاي تخت سليمان كه در رشد و توسعه شهرستان تكاب دارد و باعث جذب توريسم خواهد شد استفاده از توان بالاي اقتصادي منطقه در زمينه صنايع دستي مخصوصاً قالي بافي و فرش بافي(دستباف) منطقه است كه با استفاده از اين صنعت دوباره ميتوان باعث رشد اقتصادي منطقه گشت . البته تمامي اين موارد بدون برنامه ريزي و همکاری متقابل مردم و مسئولین ميسّر نخواهد بود .

تخت سلیمان

تخت سلیمان یا شهر گنجک (شیز) در 45 کیلومتری شمال شرقی شهرستان تکاب در یک دره ی سرسبز در بلندی 3000 متری، سرشار از جاذبه های کم نظیر طبیعی- تاریخی واقع شده است که قلّه 3200 متری بلقیس در آنجا قرار دارد. ویرانی های بجا مانده از آتشکده آذرگُشنَسب (آتشکده پادشاهان و جنگاوران) بر پیرامون دریاچه ای همیشه جوشان و بر روی صخره ای سنگی ناشی از رسوبات آهکی دریاچه، در میان برج و باروی سنگی، آثار معماری خاص مانند چهارطاقی آتشکده و سازه های آیینی وابسته بدان، نیایشگاه آناهیتا، کاخهای دوران ساسانی و ساختمان هایی مربوط به سلاطین ایلخانی قرار دارد.
این ناحیه همان شهر مشهوری است که بنا به نوشته های کهن، زادگاه زرتشت است و در نوشته های پهلوی به نام «گنجک» خوانده شده؛ گیتا نویسان عرب آن را « شیز» گفته اند، گذشته نگاران رومی و یونانی « گزکا» نوشته اند و حمدالله مستوفی آن را به زبان مغولان «ستوریق» گفته است که امروزه تمام این آثار را « تخت سلیمان» می نامند.آب دریاچه ی سحرآمیز و زیبای تخت سلیمان در تمام فصول سال یکسان است و انسان نمی تواند به عمق آن دست پیدا کند و در هر ثانیه 100 لیتر آب از آن خارج می شود.طول آن 120 متر وعرض آن 80 متر می باشد. درباره این دریاچه گفته می شود که قرار است دختری پانزده ساله در آن شنا كند و از نطفه زرتشت كه سالهاست در آن دریاچه نگهداری می‌شود، باردار شود تا منجی بشر دین زرتشت ( سوشیانت ) پا به پهنه گیتی بگذارد و جهان را رهایی بخشد.
آتشکده آذرگشنسب، جایگاه آشتی آب و آتش، یکی از سه آتشکده مهم زرتشتیان است، چنانکه نام این آتشکده 61 بار در شاهنامه آمده است. آن را آتش سلحشوران یا آتش شهریاری خوانده اند و نیز گفته می شود که این آتشکده به همه آتشگاههای گبران از شرق تا غرب آتش می رسانده است. در ایران باستان سه آتشکده مقدس اساطیری و باستانی وجود داشت که به ترتیب عبارتند از: 


1- آتشکده آذرگشنسب که آتشکده پادشاهان و جنگاوران بوده است.
2- آتشکده آذرفرنبغ که آتشکده موبدان بوده است.
3- آتشکده آذربرزین مهر که آتشکده کشاورزان بود. 


ساخت این سازه به بیش از 3000 سال پیش باز می گردد و در دوره های هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان دارای ارزش و شکوه ویژه ای بوده است. در دوران پادشاهی ساسانیان و در زمان خسرو اول انوشیروان (578-531م)نسبت به آبادانی آن کوشش ویژه ای به عمل آمد، در این جایگاه مراسم نیایش های آیینی، برگزاری جشنها و امور تشریفات پادشاهی انجام می گرفت. این آتشکده، در زمان خود بسیار مورد توجّه بوده است و آتش جاویدان آن به مدت 7 قرن به عنوان نماد اقتدار آئین زرتشت و عامل وحدت سیاسی و اجتماعی حکومت ساسانی نقش به سزا ئی داشته است و از آن به عنوان ثروتمندترین نیایشگاه زمان خود یاد شده است.
در کتاب هفتم دینکرد در بند 39 سازنده آن، کیخسرو پسر سیاوخش شناخته شده است که فر ایزدی به او رسیده بود. واژه آذر گُشنَسب، به معنای آتش اسب نر است.درافسانه ها آمده که کیخسرو بهنگام گشودن بهمن دژ درنیمروز، با تیرگی شبانه که دیوان با جادوی خود پدید آورده بودند روبرو شد. آنگاه آتشی بر یال اسب وی فرود آمد و جهان را دیگر باره روشن کرد و کیخسرو پس از پیروزی و گشودن بهمن دژ، به پاس این یاوری اهورایی، آتش فرود آمده را آنجا بنشاند و آن آتش و جایگاه به نام آتش “اسب نر” (گُشسب یا گُشنَسب) نامیده شد.
بیشتر پادشاهان ایران پس از نشستن بر اریکه شاهنشاهی با پای پیاده به نیایشگاه آذرگُشنَسب آذربایجان می رفتند و به درگاه خداوند نیایش و سپاس و درود می فرستاده اند و سپس هدایایی تقدیم می کردند.
این مجموعه بزرگ اجتماعی مذهبی در تاخت و تازهای ایران و روم در زمان خسروپرویز سه بار محاصره  شد و در یورش سوم در سال 624م توسط سپاهیان روم غارت و ویران گردید. بعد از این رویداد، به علت آشفتگی های سیاسی اواخر دوران ساسانی و تاخت وتاز اعراب، آبادانی خود را از دست داد. هنگامی که اعراب به ایران تاختند، مردم تیزهوش شهر شیز، این مجموعه را به حضرت سلیمان نسبت دادند تا از ویرانی بیشتر این جایگاه مقدس توسط اعراب جلوگیری کنند و نام تخت سلیمان را بر آن نهادند.
در سال 674 ه.ق در زمان فرمانروایی آباآقاخان مغول جانشین او قازان خان، با توجه به ویژگی های تاریخی- طبیعی, به خصوص وجود چراگاه های مرغوب و گونه های جانوری، این مکان باستانی به عنوان پایتخت تابستانی سلاطین مغول انتخاب و با انجام بازسازی گسترده در آثار دوران ساسانی و ساختن بناهای جدید، بار دیگر تخت سلیمان مورد استفاده حکومتی پیدا می نماید و تبدیل به پایتخت تابستانی و شکارگاه و تفرجگاه ایلخانان می گردد. جالب است که بدانیم، تنها در تخت سلیمان است که بقایای کاخ های دوره ایلخانی دیده می شود.
پس از فروپاشی فرمانروایی ایلخانان این جایگاه تبدیل به مرکز خدمات کوچک برای روستاییان و عشایر محل می شود تا اینکه از قرن 11 ه.ق این مکان، متروکه می شود و گذر زمان بر روی چهره خسته ی این مکان سحرانگیز خروارها خاک می نشاند.
جاذبه های طبیعی این دره سرسبز در نوع خود در دنیا بی نظیر هستند. در 3 کیلومتری غرب تخت سلیمان، کوه مخروطی میان تهی وجود دارد که هزاران سال پیش، بر اثر وقوع آتش فشان به وجود آمده است. اهالی محل این کوه زیبا را « زندان سلیمان» یا «زندان دیو» می شناسند و معتقدند حضرت سلیمان دیوهایی را که از فرمانش سرپیچی می کردند در این کوه زندانی می کرده است. این نام نیز به افسانه و با توجه به نسبت دادن محل به حضرت سلیمان بر این کوه گذارده شده است.
چشمه اب معدنی زندان سليمان بين روستای احمد آباد عليا و کوه زندان در تخت سليمان واقع شده و حدود ۱۹۸۰ متر از سطح دريا ارتفاع دارد از ميان چشمه های گوگردی دو چشمه در قسمت غربی کوه زندان قرار دارد که اهالی محل از آن برای استحمام استفاده می کنند. حوض يکی از اين دو به شکل مستطيل و به اندازه ۲/۲×۴/۳۵ متر است ونيم متر عمق دارد. بدنه حوض از سنگ آهکی طبیعی است که آن را تراشيده و به شکل مسطيل در آورده؛ قسمت اعظم آب از مجرای جنوب شرقی و مقدار کمی نيز از مجرای جنوب غربی خارج می شود آبدهی اين چشمه يک ليتر در ثانيه است و پس از خروج از حوض تا فاصله تقريبا ۵۰ متری در زمین فرو مي رود.چشمه دوّم تقريباً در فاصله ۱۶ متری غرب چشمه اوّل قرار دارد؛ حوض آن بيضی شکل و طبیعی وقطر آن ۵ و۶/۳ متر است.  عمق اين چشمه متفاوت وحداکثر ۶۰ سانتيمتر است. مظهر چشمه زير قشری سنگی در قسمت شمالی حوض قرار دارد آب از مجرایی که در قسمت جنوب غربی واقع شده، خارج می شود؛ آبدهی اين چشمه تقريبا دو ليتر است.

تاریخچه تخت سلیمان

      تخت سلیمان در زمان های پیش از تاریخ و در دوران هخامنشی و اشكانی و ساسانی معبد شاهراه های عمده بود كه از طرف همدان به طرف ارمنستان و آسیای صغیر رفته و از لحاظ لشكركشی نیز اهمیت فوق العاده داشت و محل تلاقی و برخورد اقوام مختلف بود. در جغرافیای تاریخی شهر شیز از پایتخت های بزرگ آذربایجان است كه بعدها مركز بزرگ آتشكده عظیم شهر یاران ساسانی گردید. اسكلت آتشكده بزرگ ساسانی پس از گذشت قرن ها اختلاف محلی بین شیز و تخت سلیمان برطرف كرده است و روشن می سازد كه شهر شیز همان تخت سلیمان است.
اوج شكوه و آبادانی تخت سلیمان مربوط به دوره ساسانی می باشد این قلعه با عظمت تكاب در سال 624 میلادی توسط حمله ارتش روم و شكست سپاهیان خسرو دوم مورد غارت و تخریب واقع و از اعتبار آن كاسته شد تا این كه در زمان حكومت آقاخان مغول با انجام تعمیرات وسیع و چشمگیر و احداث بناهای جدید از این مكان به عنوان پایتخت باستانی و تفرجگاه استفاده می شده، بعداً نیز محل مذكور توسط مردم عامه بصورت شهركی كم اهمیت با مشاغل مشوعی در قرن 11 ه.ق ادامه حیات می دهد. قدمت این منطقه از لحاظ سكونت گاه انسانی به 3 هزار سال پیش باز می گردد.

دریاچه پر رمز و راز تخت سلیمان(خسرو)

به‌نظر می‌رسد که کشف، منوط به لایروبی بخش حاشیه‌ای کف دریاچه تخت سلیمان و برداشت مثلثی از خاک به ارتفاع حدود ده الی پانزده متر است. این لایروبی می‌بایست تا عمق 62متری ادامه یابد به‌شکلی که کف حاشیه دریاچه هم‌سطح مناطق مرکزی آن شود.
سوال این است که نتایج چنین عملیاتی چه می‌تواند باشد و انتظار پیداکردن چه اشیایی را در کف دریاچه داریم؟ اولین گزارش مربوط به انداختن اشیاء قیمتی در دریاچه به دوران کورش کبیر پادشاه هخامنشی باز می‌گردد. طبق این گزارش کورش، پس از این‌که بر کروسوس پادشاه لیدیه پیروز شد، شاه شکست خورده را به ایران آورد و در مکانی به‌نام ((بارن، نزدیک همدان)) اقامت داد و خزانه اشیاء قیمتی او را به‌عنوان نذر در آب دریاچه مقدس انداخت (547 قبل از میلاد)
کروسوس، پادشاه لیدی، در تاریخ جهان به ثروتمند بودن معروف است. او اوّلین پادشاهی است که به ضرب سکه پرداخت. ثروت او به اندازه‌ای بود که هنوز هم اروپاییان اشخاص بسیار پولدار را به کروسوس تشبیه می‌کنند. بنابراین این در‌صورتی‌که افسانه نذر کورش کبیر واقعیت داشته باشد، با توجه به این‌که در هیچ دوره‌ای از تاریخ امکان دسترسی به عمق این دریاچه وجود نداشته، ‌می‌توان امیدوار بود که این گنج پیدا شود.

دریاچه پر رمز و راز تخت سلیمان(خسرو)

مردم ساکن منطقه تخت سلیمان معتقدند که در کف این دریاچه، شهری پر از طلا وجود دارد و حضرت سلیمان گنج‏هایش را آنجا پنهان کرده است. چند نفر نیز با باور این افسانه، قصد داشتند به کف دریاچه بروند امّا هیچ وقت بازنگشتند. تاکنون چندین غوّاص باستاشناس نیز سعی کرده‏اند که به کف این دریاچه برسند؛ امّا به علّت عمق بیش از ۷۵ متری دریاچه و ته نشین شدن رسوبات معدنی، هنگامی که غوّاص پایین می رود؛ رسوبات کف بالا می آیند و فضا را تاریک می‏کنند در نتیجه به علّت تاریک شدن، امکان نفوذ به کف دریاچه غیرممکن است. دریاچه تخت سلیمان با جود زمستانهای سرد منطقه تکاب دمایش همواره ثابت است و در تابستان و زمستان ۲۱ درجه سانتیگراد است. از این دریاچه چندین نهرآب سرازیر می‏شود که به طور میانگین ثانیه‏ای۹۰ لیتر می شود. آب این دریاچه از سفره‏های آب زیر زمینی که در کف دریاچه وجود دارد؛ تامین می‏شود.  آهک موجود در آب چشمه فوق شکل گرفته است. هم‌اینک در اطراف کوه تخت‌سلیمان چندین تپه بخش طبیعی مجموعه تخت‌سلیمان متشکل از یک کوه آهکی است که در قله آن چشمه بسیار بزرگی (با دریاچه‌ای به قطر حدود 100 متر) وجود دارد. این کوه در طول هزاران سال در اثر رسوبات  کوچک از این نوع در اطراف چشمه‌های آهکی در حال شکل‌گیری است. کوه بلند زندان‌سلیمان نیز یکی از همین کوه‌های رسوبی است که در پنج کیلومتری تخت‌سلیمان هزاران سال پیش شکل گرفته است. (البته در حال حاضر چشمه‌ی به‌وجودآورنده این کوه و دریاچه آن خشک شده است). بنابراین روند شکل‌گیری کوه‌های رسوبی در منطقه تخت‌سلیمان امری طبیعی و مربوط به شکل خاص زمین و نوع املاح موجود در آب چشمه‌های منطقه است. مسئله مهم این است که بنا به گفته ((رودلف ناومان)) بپذیریم ((قشر رسوبات آهکی انباشته‌شده چشمه‌ها جوان‌تر از ساختار دره‌ای هستند که اکنون جزیی از آن شده‌اند)).
چشمه تخت‌سلیمان هزاران سال پیش شروع به جوشیدن کرده و به‌تدریج بر اثر لعاب حاصل از آهک موجود در آب آن، لبه بیرونی چشمه رسوب بسته و بالا آمده است. این روند هزاران سال ادامه یافته و باعث شده که آب چشمه گلدانی در پیرامون خود بسازد به‌نحوی که هم‌اینک ارتفاع تپه حاصل از روند فوق و همچنین عمق دریاچه ناشی از جوشش آب چشمه به حدود 62 متر می‌رسد. با توجه به این که ارتفاع رسوب دور دریاچه از دوره ساسانی تا کنون، یعنی در طول 1400 سال گذشته 12/5متر افزایش یافته است، می‌توان گفت: به ارتفاع گلدان دریاچه تقریبا سال 8/5میلی‌متر افزوده شده است. این افزایش ارتفاع از سه طریق ممکن بوده‌است:
اول این‌که به‌تدریج و لایه‌به‌لایه انجام شده باشد. دیگر این‌که هر چند سال دریاچه فوران کرده و ناگهان افزایش سریعی در رسوبات رخ داده باشد. حالت ممکن دیگر این‌است که هر دوی این اشکال اتفاق افتاده باشد. یعنی در شرایط معمولی رسوب به‌وجودآمده کمتر از 5/8میلی‌متر در سال بوده، اما این کمبود در فوران‌های ادواری جبران شده است. وجود لایه‌های رسوب نازک در بقایای سنگ‌های کوه زندان‌سلیمان، موید فرضیه اول است، چرا که در غیر این‌صورت لایه‌گذاری می‌بایست به‌صورت عمودی و به شکل ریزش اشک در دامنه کوه صورت گیرد،‌ درحالی‌که لایه‌گذاری شکل کاملا افقی دارد. از دیگر سو، لایه‌های ضخیمی که بخشی از آثار دوران ساسانی را در تخت‌سلیمان دربرگرفته،‌ فرضیه دوم را ثابت می‌کند. البته ممکن است خاک فوق به‌صورت مصنوعی ریخته شده باشد تا آثار مقدس از دستبرد دشمنان مصون بمانند. با توجه به مجموع عوامل فوق به‌نظر می‌رسد که اتفاق سوم افتاده باشد، یعنی هم رسوب‌گذاری ادواری و هم فوران ناگهانی.
این واقعیت که ارتفاع مجموعه تخت‌سلیمان از خط‌القعر محیطی که در آن قرار دارد 62متر یعنی برابر عمق دریاچه است، ثابت می‌کند که کف دریاچه به‌وسیله املاح آهکی رسوب‌گذاری نشده و در طول سال‌های شکل‌گیری آن ثابت بوده است. بنابراین در صورتی‌که اشیایی در طول تاریخ به داخل دریاچه پرت شده باشد، در داخل گل‌ولای کف دریاچه مدفون نشده و از طریق غواصی قابل کشف است. در این مورد تنها ناحیه لبه دور کف دریاچه استثنا است، همانطور که در مقطع اراضی ارایه‌شده ملاحظه می‌گردد، لبه بالایی دریاچه دارای پیش‌رفتگی نازکی در داخل آب است،‌ اما باقی دیواره دریاچه کاملا عمودی است. از این بابت مشخص است که در ادوار مختلف، لبه اضافی دریاچه به‌تدریج شکل گرفته، بزرگ و بزرگتر شده و به‌همین دلیل شکسته و به داخل دریاچه افتاده است. بنابراین عمق ناحیه داخلی دریاچه همان 62متر اولیه باقی مانده،‌ لیکن نواحی حاشیه‌ای کف آن شیب پیدا کرده است. ارتفاع این شیب بین 46 تا49 متر است. از دیگر سو اگر بدیهی بدانیم که ریختن اشیاء تاریخی در داخل دریاچه از ساحل آن رخ داده باشد، این اشیاء می‌بایست در حاشیه محیط دایره کف دریاچه افتاده باشند. 
به‌نظر می‌رسد که کشف، منوط به لایروبی بخش حاشیه‌ای کف دریاچه تخت سلیمان و برداشت مثلثی از خاک به ارتفاع حدود ده الی پانزده متر است. این لایروبی می‌بایست تا عمق 62متری ادامه یابد به‌شکلی که کف حاشیه دریاچه هم‌سطح مناطق مرکزی آن شود.
سوال این است که نتایج چنین عملیاتی چه می‌تواند باشد و انتظار پیداکردن چه اشیایی را در کف دریاچه داریم؟ اولین گزارش مربوط به انداختن اشیاء قیمتی در دریاچه به دوران کورش کبیر پادشاه هخامنشی باز می‌گردد. طبق این گزارش کورش، پس از این‌که بر کروسوس پادشاه لیدیه پیروز شد، شاه شکست خورده را به ایران آورد و در مکانی به‌نام ((بارن، نزدیک همدان)) اقامت داد و خزانه اشیاء قیمتی او را به‌عنوان نذر در آب دریاچه مقدس انداخت (547 قبل از میلاد)
کروسوس، پادشاه لیدی، در تاریخ جهان به ثروتمند بودن معروف است. او اوّلین پادشاهی است که به ضرب سکه پرداخت. ثروت او به اندازه‌ای بود که هنوز هم اروپاییان اشخاص بسیار پولدار را به کروسوس تشبیه می‌کنند. بنابراین این در‌صورتی‌که افسانه نذر کورش کبیر واقعیت داشته باشد، با توجه به این‌که در هیچ دوره‌ای از تاریخ امکان دسترسی به عمق این دریاچه وجود نداشته، ‌می‌توان امیدوار بود که این گنج پیدا شود.

تخت سلیمان تکاب

کیفیت شکل گیری دریاچه تخت سلیمان یا خسرو

ويژگيهای زمين شناسی و اقليمی منطقه تخت سليمان شرايط مناسبی را برای پيدايش اشكال كارست فراهم ساخته است. تراورتن از سنگهای عمده كربناته منطقه است كه از سنگهای آهكی و دولوميتی دوره كرتاسه تشكيل شده است. چشمه هايی كه در قسمت های مختلف منطقه وجود دارند به وسيله انحلال سنگهای كربناته و سنگهای تراورتن را به وجود آوردند.
فعاليتهای تكنونيكی در زمان های مختلف زمين شناسی بيش از ۸۵ گسل را در اين منطقه به وجود آوردند. اين گسلها در منطقه، همراه با شكاف ها و درزها عامل مهمی برای پيدايش اشكال كارست به خصوص كارنها در منطقه می باشند. شرايط اقليمی مانند بارش و رطوبت نسبی نيز در پيدايش كارنها مهم می باشند. انحلال اوّليّه و سطحی سنگهای تراورتن اين كارنها را به وجود آورده استكارنها از تاثير متقابل عوامل درونی و عوامل بيرونی بر سطح سنگهای آهكی ايجاد شده و نقش بيشتر هر كدام از اين عوامل نوع، شكل و اندازه آنها را تعيین می كند. كارنها نوعی از پديده كارستی به حساب می آيند كه در ساختار طبيعی و برنهمه ريزي محيطی منطقه مؤثّر مي باشد.
عوامل و شرايط تشكيل دهنده كارنها  :
۱ـ عوامل درونی كه عبارتند جنس خاكها ـ جنس سنگها ـ ضخامت سنگهای آهكی
۲ـ عوامل بيرونی  آب وهوا ـ بارش - ارتفاع ناهموريها - موقيت جغرافيايی كارنها كه از عمل انحلال در سنگهای آهكی به وجود می آيند شيارها و حفره هايی را در سطح اين سنگها ايجاد كرده و به نوعی مقاومت آنها را برابر عوامل مورفولژی كاهش می دهند.كه اين مسله باعث فرسايش ومتلاشی شدن آنها شده است. در زمين های آهكی و گچی به دليل به وجود آمدن حفره های و درزها قابليت نفوذ زياد است بنابر اين آبی كه در زمين نفوذ مي كند ممكن است زياد باشد و منابع عظيم كارستی را به وجود آورد.

موقعیت طبیعی تاریخی شهرستان تکاب

موقعیت شهر تکاب را باید از زاویه‌های مختلفی مورد نظر قرار داد. این شهر در دوران پیش از اسلام بر سر بزرگراههای مهمی میان همدان، ارمنستان و آسیای صغیر قرار داشته‌ است. تکاب محل وجود چشمه ها، قنات ها و همچنین شاخه مهم رود ساروق می باشد. تکاب به معنای آب باریک و زیرزمینی است که این خود اشاره‌ به‌ آب کم و باریکی است که‌ در آنجا جاری باشد. همزمان تکاب به صورت اسم مرکب به معنای دره و زیرزمینی است که در بعضی جاها آب را در درون خود فرو برده‌ و در جاهای دیگر آنرا به‌ بیرون فوران داده‌ است. اینجا را شهر شیز، تیکان تپه و پیکان تپه هم گفته اند که ممکن است به علت وجود خارهای اطراف شهر باشد.

شهرستان تکاب دارای دهها اثر تاریخی مربوط به قبل و بعد از اسلام است. یکی از این آثارهای مهم تخت سلیمان می باشد که در 42 کیلومتری شمال شرقی تکاب واقع شده است. این بنای تاریخی مرکز آتشکده بزرگ ساسانی ها به نام آذرگشسب،یکی از سه آتشکده بزرگ و معروف آن دوران بوده‌ است که به صورت تپه‌ای با 20 متر ارتفاع از سطح زمین و قاعده‌ای بیضی شکل مشهود می باشد. تخت سلیمان از نظر موجودیت آبهای معدنی نیز که‌ در آن جاری است دارای اهمیت می باشد. این آب در طی هزاران سال در دل زمین می جوشیده و املاح خود را رسوب داده است. در وسط این تپه استخری نسبتا بزرگی قرار دارد. مقدار آبی که از طرفین آن سرازیر می گردد بیش از 40 لیتر در ثانیه می باشد. خرابه های متعددی بر روی این تپه باقی مانده است که برخی از مورخین آنها به‌ دوران پیش از اسلام و برخی آنها را به‌ دوران بعد از اسلام نسبت می دهند. شهر تاریخی شیز نیز در اینجا واقع بوده واحتمالاً به علت فعالیتهای آتشفشانی کوه زندان که‌ در فاصله 5/1 کیلومتری تخت سلیمان فعلی قرار دارد، ویران شده و آثاری نیز از آن به جاپی مانده است. در دوره اسلام و مغول نیز توجه زیادی به آبادانی این ناحیه شده است و مورخانی چون طبر ابن الفقیه،ابن خردادبه،یاقوت حموی وحمدالله مستوفی در کتابهای خویش به این ناحیه اشاره کرده اند.